آهو :
اتفاقا هیچ جا نرفتم اون چند روز فقط تو حرم بودم خیلی خوش گذشت اصلا دلم نمیخواست برگردم .
میگم چرا اون دو تا تار مویی که داشتی هم دیگه نیست نگو موقع خونه تکونی سیف و وایتکس و شوما رو با هم قاطی کردی منفجر شده و حسابی سوختی ای بابا خب اول برو یاد بگیر بعد برو خونه مردم کارگری کن شب عیدی زدی خونه شونو منفجر کردی خرج گذاشتی رو دستشون . حالا چقد بهت دستمزد دادن؟
نه مثل اینکه خوب یاد گرفتی ترتیبشونم درست میگی
نه مثل اینکه اینجوری نمیشه، پاشم پاشم ...
همون رفتی اونجا تکونم نخوردی به جای پسران کریم، ناهار غذاهای آقای رییسی رو خوردی بهت نساخته، اینجوری شدی چقدر گفتم نرو، یا اگه میری درو آروم ببند، دستگیره ش رو نکن برو!
به جای این حرفها پاشو کارت رو شروع کن، فقط سنگ های خونه رو با این چیزای قوی نشوری خط میفته. شامم نری کتلتی چیزی درست کنی سریع ها! فسنجون، قرمه سبزی، باقالی پلو با ماهیچه و ... کتلت رو خودت بخور. بعدشم میری تو زیرزمین، همه چیو میاری از انباری بیرون، کامل دستمال میکشی، اونجا رو هم تی میکشی و از نو میچینی.
وااای چقدر کار داری، مامانتم چشم به انتظاره. خیلی کار داری