فرک (Ferak) :
metalik :
ای جانم اینقد دلم تنگ شده بود واسه تو و بچه ها
هیچی ۸ماهه ازدواج کردم و خبری نیست دیگه عزیزم
تو چ خبرا؟؟؟چیکارا میکنی؟همه چی ارومه؟
چیییییییییییی؟ خبر از این مهمتر! با همون آقای محترم که دوست داشتی ازدواج کردی؟ زندگی خوبه؟
منم خوبم. ساعت کاریمون شده 7 و نیم صبح و باید صبا شش و نیم بیدار شم و برای اینکار باید شبها زودتر بخوابم که فعلا این چالش مهم زندگیمه که معمولا هم موفق نمیشم زود بخوابم و صبا با بیچارگی بلند میشم. بقیه ش همه چی آرومه من چقد خوشحالم
اره با هادی ازدواج کردم عزیزم.اونم با چ سختی و خیلی غیر منتظره همه چی ب ازدواج ختم شد اخرش
واااای ساعت ۶.۳۰ ک خیییییلی زوده من باشم عمرا بتونم پاشم.خدا بهت صبر بده