بهزاد لابی :
فرک (Ferak) :
ببین این پست غیر از من مشتری نداره. حالا هی بیا تبلیغ کن...من تا کووین این دِ زیباکده نشم ول کن نیستم. یعنی آخرش اقلیممو جدا می کنم
ای بابا! قبلا اینطوری نبودا، ببین قیمت دلار چقدر رو همه چی تاثیر گذاشته. قبلا حتی وزیر درجه دو، سه میذاشتم رو دیوار، سه سوت فروش میرفت.
یعنی زیباکده از لابیستان جدا شه و خودمختار بشه؟ الان که اصلا از نظر زیرساخت و ... شرایطش نیست اما من پادشاه دموکراتی هستم، شاید با قوانین ایالتیش موافقت کنم، اما رفت و آمد بین زیباکده و بقیه لابیستان نباید احتیاج به ویزا داشته باشه و قوانین کلی لابیستان باید توی زیباکده هم احرا بشه
پس قبول کردی؟ من کویین هستم الان؟ بعد چطوری مرز بین زیباکده و لابیستان مشخص میشه؟ کدوم تاپیکا میشه مال من کدوما میشه مال لابیستان؟ بعد قضیه ویزا هم حله.موافقم.
راستی حالا که فکرشو می کنم مونا اصلا به منصبی که داره آگاه نیست ها یعنی یه چیزی تو مایه های مارتین لودویک یا سیمون هست!! اونوقت اینقدر راحت گذاشته رفته...شاردل که حتما به سیمون می گفت برو همونجا که بودی...حالا تو چیکار می کنی؟ با من توافق می کنی یا می خوای منتظرش بمونی؟