نوشان :
هموووون
من که نمیتونم. رو من حساب نکنید
خیییلیییی بده که دیگه تعطیلی نداریم
من از الان عصبی ام
هوا چه بد گرم شده من همه لباس تابستونیها رو جمع کردم الان هیچی نداررررم واااای
چقدر غر زدم
حالا من چجوری یه چیزی بگم که ثابت کنم از تو هم بدبخت ترم؟! هان هان؟