خانه
17.8K

داستان برند اکبر جوجه، پشمک حاج عبدالله، سس بهروز و … را می دانید؟

  • ۱۵:۳۲   ۱۳۹۳/۱۱/۱۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48338 |46689 پست




    بیش از 60 سال پیش در منطقه ای به نام گلوگاه1 جوانی مازنی به نام علی اکبر کلبادی (که به اشتباه گلبادی هم گفته می شود) با جثه نحیف و لاغر،به همراه همسرش (صنمبر عظیمی) در سال 1323 در ملکی اجاره ای ، قهوه خانه ای بر پا کردند. آن ها با کمترین امکانات و پشتکاری وصف ناشدنی شروع به سرو صبحانه کردند؛ صبحانه ای که شامل چای،پنیر محلی،کره گوسفندی،تخم مرغ محلی و نان های خوشمزه و معروف به کمبه می شد. پرسنل پاسگاه چشمه بلبل و افراد بومی و مسافران عبوری از جمله مشتریان پروپا قرص نان محلی بودند؛ نان هایی با عطر و بو و مزه ای به یاد ماندنی که توسط همسر حاج اکبر تهیه می شد. پس از مدتی به دلیل استقبال مشتریان، شروع کردند به پخت غذاهایی از قبیل چلو جوجه و چلو تخم مرغ. قهوه خانه در مسیر جاده مشهد قرار داشت و کیفیت و کمیت عالی و قیمت منصفانه غذاهای اکبر آقا یا به عبارتی مش اکبر دلیلی بود برای اینکه رانندگان کامیون و اتوبوس ناهار را در این قهوه خانه میل کنند.





    معروفترین غذایی که در این قهوه خانه عرضه می شد،چلو جوجه مخصوص رانندگان بود و بقیه غذاها برای افرادی با درآمد کم وشاگرد شوفرها بود که مقدار عرضه ی غذا به حدی بود که کارگران را به راحتی سیر می کرد. گاهی هم به دلیل سرمای هوا در زمستان مش اکبر با کمبود جوجه مواجه می شد و به اجبار کبک را جایگزین می کرد. در این میان همسر حاج اکبر با پخت نان محلی و رب انار و فروش آنها به مشتریها کم رونق بودن کار و کاسبی را جبران می کرد. کیفیت چلو جوجه ها هم که به دلیل عشق اکبر آقا به مشتریان و استفاده از رب انار مخصوص محلی و غلظت و مزه و استفاده از جوجه رسمی و کره محلی زبانزد خاص و عام بود(تخم مرغ و به اصطلاح نیمرو هم اگر با عشق و علاقه پخت شود خوشمزه می شود). کم کم لقب اکبر جوجه(که خود مشتریان این لقب را برای ایشان انتخاب کرده بودند) بر سر زبان ها افتاد و حالا این لقب به دلیل طبخ جوجه بود یا به مناسبت قد و قامت کوچک اکبر آقا بماند...در ابتدای کار هر روز برای ناهار از یک دیگ 10 الی 12 نفری برای پخت برنج استفاده میکردند. شیوه پخت برنج و جوجهء مش اکبر خاص و معروف بود و بیشتر معروفیت مش اکبر به دلیل جوجۀ سرخ شده با کره گوسفندی بود که با چلو و رب انار و پیاز سرو می شد.آغاز عرضه ی این غذا حدود سال 1330 بود. بعد از چند سال حاج اکبر و همسرش به دلیل انتقال جاده قدیم به جاده جدیدو محدود بودن مکان ، تصمیم به جابه جایی گرفتند و مکان دیگری یعنی جادۀ شوسه یا همان جادۀ امروزی که مسیر ارتباطی استانهای مازندران و گلستان است را انتخاب کردند . ایجاد جاده ی جدید (شوسه)در سال 1342 بود و مشتریان مش اکبر روز به روز بیشتر می شدند و کار پخت غذا از روزی 20 پرس به 2000 پرس انتقال يافت. 

    در نتیجه مش اکبر و همسرش برای راحتی و آسایش مشتریان و رونق کار خود رستوران را بزرگتر کردند.ساخت ساختمان جدید 40 روز به طول انجامید و بناها به طور شبانه روزی در این مکان کار می کردند؛ در این مدت به دلیل نبود مکانی مناسب برای پذیرایی از مشتریان، همسر مش اکبر منزل مسکونی خود را که در جوار رستوران بود، به سالن غذا خوری تبدیل کرد و تمام این فعالیت ها در حالی انجام می شد که حاج اکبر در بستر بیماری بود. بالاخره ساخت ساختمان تمام شد و در کنار آن باغچه ای را برای پرورش جوجه در نظر گرفتند. دیگ های بزرگ جانشین قابلمه های کوچک شدند؛ اتاق پخت برنج و جوجه جدا شد و روزانه تعداد بسیار زیادی جوجه ذ بح و پس از پر کندن و تمیز کردن برای پخت آماده می شد، اگر امروزه رستوران های زنجیره ای اکبر جوجه با حدود 500 نفر پرسنل در استانهای مازندران،گلستان و سمنان (البته به استثنای یک سری از رستورانها که با تقلب و حیله و بدون هیچ گونه مدرک و سندی و صرفاً به دلیل پخت جوجه نام خود را اکبر جوجه گذاشته اند وبه خصوص در تمامی جاده های منتهی به شمال کشور و حتی خارج از کشور مستقر هستند)مشغول پخت و ارئه چلو جوجه با همان کیفیت می باشند، همگی آنها اعتبار خود را مدیون زحمت ها،پشتکار و صبوری اکبر آقا و صنمبر خانم هستند.هم اکنون فرزندان و نواده های اکبر آقا با تاسیس 14 شعبه در شهرستانهای ساری، گرگان، بابل،آمل، نوشهر،خلیل شهر، قائمشهر، گرمسار، چالوس، بهشهر، گلوگاه ، بابلسر و کلارآباد که در سایت
    www.akbarjoojeh.com  آدرس و شماره تلفن آنها ثبت شده، مشغول فعالیت هستند و فرزند ارشد ایشان حمید رضا کلبادی در سال 1364 اکبر جوجه را رسماً به ثبت رسانید و با تاسیس اولین شعبه اکبر جوجه در شهرستان ساری در سال 1370 و فرزند دیگرشان سیروس کلبادی با تاسیس شعبه گرگان در سال 1371 و ثبت اکبر جوجه در بخش ”ثبت اختراعات” راه و هدف علی اکبر کلبادی و صنمبر عظیمی را ادامه می دهند.





    گلوگاه در شرقي‌ترين نقطه استان مازندران و در جنوب شرقي درياي مازندران و خط‌الرأس شمالي رشته کوه البرز، يعني (جهان مورا) در مختصات جغرافياي53درجه و 48دقيقه طول شرقي، 36درجه و 45دقيقه عرض شمالي و در شرق شهرستان بهشهر و غرب استان گلستان واقع شده و مساحت آن با اراضي زراعتي جنگل ، مرتع ، باير و داير حدود 65کيلومترمربع است. ارتفاع مرکز شهر حدود 40متر از سطح درياي آزاد و 67متر از سطح درياي خزر است. شهرستان گلوگاه با وسعت 426 کيلومترمربع در منتهي‌اليه شرقي مازندران و راه آهن تهران- گرگان از يک کيلومتري شمال آن و جاده آسفالت تهران- گرگان از شمال شهر مي‌گذرد و به اين دليل از نظر ارتباطي جايگاه مهمي دارد. شهر گلوگاه از شمال به خليج گرگان، از جنوب به جنگل و رشته کوه البرز، از غرب به شهرستان بهشهر و از شرق به رودخانه ملو در (شهرستان بندرگز) استان گلستان محدود مي‌شود.در زبان فارسي واژه گلوگاه به معني شاهراه و گلو آمده است . شايد به همين دليل بوده است که از قديم مرز و نقطه اتصال تبرستان و استرآباد(گرگان کنوني) اين منطقه بوده است و امروزه نيز گلوگاه پيونددهنده سه استان شمالي يعني مازندران، گلستان و حتي سمنان است.. اين شهرستان داراي دو بخش مرکزي و کلباد و چهار دهستان کلباد غربي، کلباد شرقي، آزادگان و توسکا چشمه و يک شهر و 24 آبادي داراي سکنه است




     
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان