خانه
41.6K

ღ دو کلمه حرف حسابღ

  • ۱۲:۵۱   ۱۳۹۴/۹/۲۶
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48380 |46689 پست

    مادر بزرگ تعریف میکرد:

    نمك، سنگ بود. برنجِ چلو را ساعتى با نمك‌ سنگ مى‌خواباندیم تا كم‌كم شورى بگیرد

    غذا را چند ساعتى روى شعله‌ى ملایم چراغ خوراك‌پزى مى‌نشاندیم تا جا بیفتد

    یخ‌كرده و تكیده كنار علاءالدین و والور مى‌نشستیم تا جان‌مان آرام گرم شود

    عكسِ یادگارىِ توى دوربین را هفته‌اى، ماهى به انتظار مى‌نشستیم تا فیلم به آخر برسد و ظاهر شود

    آهنگِ تازه‌ى آوازه‌خوان را صبر مى‌كردیم تا از آب بگذرد و كاست شود و در پخشِ صوت بخواند

    قلك داشتیم؛ با سكه‌ها حرف مى‌زدیم تا حسابِ اندوخته دست‌مان بیاید

    حلیم را باید «حلیم» مى‌بودیم تا جمعه‌ى زمستانى فرا رسد و در كام نشیند

    هر روز سر مى‌زدیم به پست‌خانه، به جست و جوىِ خط و خبرى عاشقانه، مگر كه برسد

    گوش مى‌خواباندیم به انتظارِ زنگِ تلفنِ محبوب: شبى، نیمه‌ شبى، بامدادى، گاهى، بى‌گاهى؛

    انتظار معنا داشت

    دقایق «سرشار» بود

    هر چیز یك صبورى مى‌خواست تا پیش بیاید

    زمانش برسد. جا بیفتد. قوام بیاید: غذا، خرید، تفریح، سفر، خاطره، دوستى، رابطه، عشق

    ....."انتظار" مارا قدردان ساخته بود

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان