خلاصه قسمت نهم سریال گوزل：
پدر جهان میره خونه و فقط ایسو خونس که باهم اشنا میشن و وقتی هم میفهمه ایسو مریضه میره واسش سوپ درست کنه دلارا میره در مدرسه ی غزل و به غزل میگه که مامانشه و غزل هم خیلی خوشحال میشه و سوار ماشین میشن و میرن رستوران غذا بخورن دلارا هم توی رستوران از خانواده غزل سوال میکنه که غزلم واسش تعریف میکنه و همش میگه اونا خانوادم نیستن و به گوزلم وابستگی نداره و اینکه عمش از بقیه بیشهر دوسش داره دلارا هم واسش دلش میسوزه...دریا دوست گوزل با نجاتی صاحب کارش دعواش میشه و از کارش انصراف میده و با گوزل میره که توی یه راه گوزل یه لباس میبینه و میگه دوس داره واسه غزل بخرتش ولی پول نداره که دریا به عنوان قرض واسش میخرتش واز اون طرف غزل و دلارا میرن لباس فروشی و کلی لباس میخرن و غزلم ذوق میکنه...دریا و گوزل میرن در مدرسه و منتظر غزلن که دوستش شیدا میگه با یه ماشین رفته و گوزلم.میره دفتر جهان و داد و فریاد میکنه که جهان میگه من ندزدیمش گوزلم باور نمیکنه و میره و الپرم که همه ی اینا رو میبینه خوشحال میشه...دلارا و غزل بعد خرید ها میرن قهوه بخورن و با تبلتی که واسه غزل خریده عکس میگیرن که جهان زنگ میزنه و میفهمه غزل با دلاراس و دلارا رو تحدید میکنه که ببرتش خونه دلارا هم مجبور میشه ببرتش و غزل هم خیلی ناراحت میشه و میگه دوس داره با اونا زندگی کنه و میره خونه که دلارا کریمان و صاحب خونشون رو میبینه که خیلی ندیدبدین غزل میره خونه و گوزل بهش زنگ میزنه و میفهمه خونس خوشحال میشه ولی غزل سرد جوابشو میده کریمانم از دیدن خریده ها ذوق زده میشه...پدرجهان و همش مزه میپرونه و با اوزان و ایسو شوخی میکنه که وقتی جهان میاد پدرش میره بغلش میکنه ولی جهان خیلی سرد برخورد میکنه و فقط میگه چرا اومدی
