خانه
2.39M

شعر و شیدایی

  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۶/۷/۲
    avatar
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست

    نمي خواهم بترسم اما

    همين كه ميفهمم از تنهايي نمي ترسم

    همين كه اين روزها زنده ام

    و هنوز حواسم پرتِ خيابان

    و پرتِ چراغ ها مي شود

    و از تنهايي نمي ترسم،

    ،

    همين كه تنهايي از زير دست و پايم بلند مي شود

    همين كه تنهايي در من راه مي افتد

    و مثل بغضي درگلويم گير مي كند 

    اما نمي ترسم،

    ،

    همين كه هر بار به تو فكر مي كنم

    و نمي ترسم

    همين كه هر بار به لبخند هاي كودكي ام فكر مي كنم

    و هربار پاهاي بلندِ همبازي هاي كودكي ام 

    از روياهايم بيرون مي زند

    بيرون مي زند روبروي آيينه به من خيره مي شود 

    مي گويد ببين

    ببين اين لب ها مي خنديد؟

    و نمي ترسم،

    مي ترسم

    ،

    -مي ترسم از زندگي بميرم.

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان