خانه
14.9K

هر روز یک داستان

  • ۱۵:۳۷   ۱۳۹۵/۴/۱
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|3355 |2818 پست

    کمال الملک نقاش چیره دست
    ایرانی (دوران قاجار) برای آشنایی با شیوه ها و سبکهای نقاشان فرنگی
    به اروپا سفر کرد

    زمانی که در پاریس بود فقر دامانش را گرفت و حتی برای سیر کردن
    شکمش هم پولی نداشت

    یک روز وارد رستورانی شد و سفارش غذا داد

    در آنجا رسم بود که افراد متشخص پس از صرف غذا پول غذا را روی میز میگذاشتند و میرفتند،

    معمولا هم مبلغی بیشتر، چرا که  این مبلغ اضافی بعنوان انعام به گارسون میرسید

    اما کمال الملک پولی در بساط نداشت
    بنابراین پس از صرف غذا از فرصت استفاده کرد
     
    از داخل خورجینی که وسایل نقاشی اش در آن بود  مدادی برداشت و پس از تمیز کردن کف بشقاب عکس یک اسکناس را روی آن کشید

    بشقاب را روی میز گذاشت و از رستوران بیرون آمد

    گارسون که اسکناس را داخل بشقاب دید دست برد که آن را بردارد ولی متوجه شد که پولی در کار نیست و تنها یک نقاشی است

    بلافاصله با عصبانیت دنبال کمال الملک دوید یقه او را گرفت و شروع به داد و فریاد کرد

    صاحب رستوران جلو آمد و جریان
    را پرسید گارسون بشقاب را به او نشان دادو گفت :
     این مرد یک دزد و شیادست بجای پول عکس اش را داخل بشقاب کشیده

    صاحب رستوران که مردی هنر شناس بود
    دست در جیب برد و مبلغی پول به کمال الملک داد

    بعد به گارسون گفت رهایش کن برود این بشقاب خیلی بیشتر از یک پرس غذا ارزش دارد

    امروز این بشقاب در موزه ی لوور پاریس بعنوان بخشی از تاریخ هنری این شهر نگهداری میشود......

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان