خانه
271K

بقیه داستانو بنویس ...

  • ۲۲:۰۵   ۱۳۹۶/۲/۲۴
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    من قبلا کارهایی کردم که اصلا بهشون افتخار نمیکنم ولی پشیمونم نیستم معتقدم لازمه سنم بوده و باید از جوونیم لذت می بردم کیا از من سربه راه تره ولی خب اونم اشتباهاتی کرده شاید اگه بگم یکی از اشتباهاتش اینه که کل زندگیم پشتمو خالی نکرده و همیشه رو حساب این که هست دست به هر کاری دلم میخواست میزدم، پر بی راه نگفتم
    کیا با یه دختری رابطه داره مدت طولانی ای هست . دختره دو رگه است مادرش ایرانی نیست و پدرشم فوت کرده نتیجه اینکه خیلی از مواقع کیا میره پیش اون یه جورایی دو تا خونه داره منم از تنهاییام یه استفاده ای میبرم بالاخره. بعضی وقتها چند نفر رو دعوت میکردم بشینیم پوکر بزنیم. شرط بندی. من هیچ وقت سر پول بازی نمیکنم بچه ها میگن به خاطر خساسته من اسمشو ماجراجویی میزارم. همیشه ایده های خلاقانه ای برای بازنده ها داشتم. از وقتی اون فیلم و دیدم همش ذهنم درگیر شده بود که یکی از بچه ها این کار رو کرده
    قیافه خورشید خوب یادم نمونده بود . تمام چتها و مسیجهامم از تو گوشیم پاک کرده بود هیچ وقت اونقد جدی نگرفته بودمش که چیزی ازش سیو کنم فقط شماره شو داشتم که اونم فایده ای نداشت خاموش بود
    یهو چیزی یادم افتاد عین یه حلقه گمشده
    فرهاد و کسی برای کار بهم معرفی کرد پسر خوشتیپ و خوشگلی بود کار مدلینگم میکرد یه دفعه که دعوتمون کرده بود باغ کردان متوجه شدم با فرزانه دوست دختر سابقم تیک میزنه. خیلی هم پر رو بود تو کارم میخواست جنسهاشو دولا پهنا باهام حساب کنه به این نتیجه رسیدم که اگه حسابشو نرسم حسابی موی دماغم میشه. وقتی دیدمش گوشه باغ با فرزانه ست دیگه پاک قاطی کردم و همونجا واسش یه نقشه ای کشیدم. همین ماجرا هم باعث پایان رابطه من و فرزانه شد.
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان