من هر چی فکر کردم دروغ درست و حسابی به ذهنم نرسید تصمیم گرفتم یه شیطونی رو تعریف کنم و اونم این بود که یه دوستی دارم که موهاش بور و چشمای آبی و ... داره. یه بار با هم رفتیم هتل چند نفری مسافرت با دوستان و انگلیسی همه مون ای بدک نبود ولی اون انگلیسی و لهجه ش خیلی خوبه. خلاصه که ملت رو گذاشتیم سر کار و گفتیم این توریسته و از فرانسه اومده و همه کلی ما رو تحویل گرفتن و اینقدر خندیدم بین خودمون که مردیم
من مامان رهام و دنیز و الهام کژویی و مونامونا و آسمان رو دعوت میکنم برای این چالش