مونا جون در حال حاضر ی دروغ مضحک به ذهنم میرسه اونم اینکه شش هفت ساله بودم که به دختر عمم گفتم ما وقتی رفتیم شمال مسافرت نمکمون تموم شد آب دریارو گذاشتیم بخار شد نمک بدست آوردیم
اون خنگولم باورش شده بود به مامانش گفته بود مامان بریم شمال نمک بیاریم که بابا دیگه نمک نخره
ینی دراین حد نابغه بودیماااا