کژال :
ترم 2 کارشناسی،تو خوابگاه
یکی از دوستای صمیمی هم اتاقیمون از یکی از پسرای هم کلاسیش خیلی خوشش میومد!!!! در حد عشقو این صحبتا
ولی دختر فوق العاده ساده و خجالتی بود و همیشه منتظر بود یه روزی بهش زنگ بزنه!!! خلاصه منم یه شب با خط ایرانسلم که تازه گرفته بودمو دوستم این خطو نداشت بهش اس دادم ولی خودمو معرفی نکردم ولی طوری اس میدادم که یعنی یکی از همکلاسی هاشم دوستمم اومد پیش من و با خوشحالی گفت که بالاخره سوژه بهش اس داده . تا نصف شب در حال اس دادن بودیم و نکته جالب این بود که هر دو توو یه اتاق بودیم و اصلا شک نمیکرد
اون شب خیلی هیجان داشت...
خیلی از کارم پشیمون بودم وقتی میدیم چقدر با هیجان جواب میده
دو سال بعد که دیگه احساسش نسبت به اون آغــــــــا عوض شد داستانو براش تعرفی کردم و خوشبختانه اصلا نارحت نشد و فقط خندیدیم
آقـــــــــــــــــــــــــــــا.. دعوام نکنین