خانه
957K

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۲:۳۶   ۱۳۹۵/۴/۵
    avatar
    کاپ آشپزی 
    یک ستاره ⋆|3760 |1786 پست

    ممنون از فرک و مامان رهام که دعوتم کردن 8

    راستش حدود 1 ماه از آشنایی من و همسرم میگذشت و هنوز رابطمون جدی نبود...من دانشجوی یکی از شهرای شمال بودم و دفاع پایان نامه داشتم و ایشون هم حدود 200 کیلومتری با من فاصله داشتن. و از من خواستن که برای روز دفاعم اجازه بدم که ایشونم بیان و توو جلسه باشن.

    خوب منم اجازه ندادم 4

    وسط جلسه دفاع یدفه دیدم یه پسر تنها آخر سالن نشسته و فهمیدم خودشه! 24

    هنگ کردم! بعد از ارائه اومد و بهم تبریک گفت و من همچنان متعجب که چطور تاریخ دفاعمو فهمیده! تبریک گفت و ازشون خواستم که زودتر برگردن چون هنوز جواب مثبت بهشون نداده بودم و نمیخواستم حرف و حدیثی پیش بیاد27

    بعدها فهمیدم از آموزش دانشکده اطلاعات گرفته بود...

    ویرایش شده توسط کژال در تاریخ ۵/۴/۱۳۹۵   ۱۲:۳۷
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان