خوب من زیاد سوتی نمیدم اصولا همیشه حواسم جمعه ولی ی سوتی که خیلی باحال بود و زیاد دور هم نیست براتون میگم با یکی از دوستام رفته بودیم سفره خونه بعد اخرش سوئیچشو داد به من گفت تو برو ماشینو روشن کن بعد من بیام.. هیچی دیگه ماشینشم از اینا بود که باید در طرف راننده رو باز کنی تا بقیه درا باز بشه قفلش خراب بود اقا من رفتم هی کلید انداختم هی اینور بپیچ هی اونور بپیچ مگه باز میشد!!1خلاصه خانم و اقایی که شما باشی هرکاری کردم باز نشد دیدم دوستم داره نزدیک میشه منم اینجوری نگاش کردمبعد گفت اینجور که تو داری نگاه میکنی معلومه که ی خرابکاری داری میکنی؟؟؟منم گفتم نبابا فقط نمیدونم چرا هرکاری میکنم این قفل باز نمیشهبعد دیدم اصلا داغون شد گفت بابا این ماشین نیست که اون ماشینه من خودم اصلا محو افق شدم اون لحظه انقد خندیدم دل درد گرفتمخوب حواسم نبود به من چه هخخخخخخخخخخخخخخاینم از سوتی من