مهرنوش جون چه جالب خيلي برام عجيب و جالب بود جوابت بيشتر توضيح ميدي. نميتونم تصور كنم چجوري ثروت ميتونه باعث روزمرگي و تنهايي بشه
می دونی فرک جون، من پیش خودم فکر کردم که اگر یک شبه اینقدر پولدار بشم، یعنی بدون اینکه بیزینسی داشته باشم که اداره کردنش کل وقتم رو بگیره و پول همینجوری از آسمون نازل شده باشه، احتمالا کاری نخواهم داشت بجز خرج کردن پول
این مقدار از پول آدم رو از بقیه ی آدم ها بی نیاز می کنه و آدم رو به افراط در پول خرج کردن در مورد علایقش مبتلا می کنه، پس بعد از یک مدت آدم چون فکر می کنه به بقیه احتیاجی نداره تنها می شه (در حالی که دورت کلی آدم هست) و به روزمرگی در گذراندن وقت برای علایق تکراری مبتلا می شه
یادم هست یکروز جرمی کلارکسون در برنامه تاپ گیر یه گزارش درست کرده بود از موناکو و مردمش، اینکه از شدت پولداری نمی دونستن چیکار کنن، همه ساعت 11 بیدار می شدن و می رفتن به یه رستوران گرون و بعد کازینو و بعد بار و بعد یکم با ماشین گرونشون می چرخیدن و چیزهای گرون می خریدن و بعدش می رفتن تو کشتی تفریحی بزرگشون!
به نظر تو چه تعریف دیگه ای بجز تنهایی و روزمرگی برای این وضعیت وجود داره؟
اولش منظورتو نفهميده بودم حالا كه گفتي آره اسمش تنهاييه
