من یه دوستی دارم تازه نی نی دار شده ، دو قلوپدر بچه ها ( که خودشم دوستمه) تو کیش کار می کنه بچه ها چون زود به دنیا اومدن مجبور بودن برن تو دستگاه و پدر بچه ها نمی تونست تمام مدت تهران بمونه مجبور بود برگرد سر کار . از طرفی بچه ها وزن نمیگرفتن و دکترها کم کم داشتند نا امید میشدن. این ور مادر بچه ها که همسرش پیشش نبود تنهایی هر روز میرفت بیمارستان و حال و روزش خوب نبوددردسرتون ندم بچه ها خوب شدن (ماهور و ماهان) و مرخص شدن. پدر بچه ها نتونست مرخصی بگیره و بیاد تهران تا آخر هفته. آخر هفته که اومد یه عکسی تو اینستا منتشر کردن که در حالی که داشت عشقولانه و پدرانه به بچه اش نگاه میکرد شیشه شیرشم نگه داشته بود . من خیلی ذوق کردم از این عکس به نظرم خیلی قشنگ بود حالا نمیدونم بتونم بفرستمش اینجا یا نه روش کار میکنم