خانه
946K

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۰۹:۱۱   ۱۳۹۷/۷/۳
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    دلداده : 

    با اجازه دوستان من چالشو بگم برم دیگه یک مهر نزدیک است 

    20 حقیقت زندگیتونو بگید 

    همین دیگه ببخشید اگه بده

    میتونه هرچی باشه

    زیباکده

    انگار کسی نمیخواد پیش قدم شه خب من شروع می کنم. ولی نفر بعد از من تعیین کننده چالش بعدی باشه.

    1-وقتی دبستان میرفتم، از اینکه شب تنهایی توی تختم بخوابم می ترسیدم. کلا از تاریکی می ترسیدم. نمیدونم چی شد که این ترسم از بین رفت.

    2-وقتی کوچیک بودم نسبت به دختر بچه بودنم خیلی کم عروسک بازی کردم. هیچوقت توی عمرم خاله بازی که مثلا من مامان باشم یکی بیاد مهمونی و اینا نداشتم. عروسک بازیم اینجوری بود که موهای عروسکمو شونه کنم. ناخنهاشو کوتاه کنم. لباساشو بشورم و ...بازی مورد علاقه من در بچگی ماجراجویی بود.

    3-دنیای کودکانه خیلی دیر منو ترک کردم. وقتی راهنمایی بودم با دوست صمیمیم خیالبافی می کردیم. مثلا یه جایی توی حیاط مدرسه بود که هیچکس جز ما دو تا بلد نبود. من می گفتم بیا بریم بهشت گمشده. بعد تصور می کردم اونجا یه باغ با در اسرارآمیز داره. کلا به مجیک خیلی علاقه داشتم و عاشق خیالبافی بودم.

    4-تا وقتی دبیرستان برم موهای خیلی پرپشت و بلندی داشتم که مامانم هر روز به زحمت و با داد و بیداد من اونا رو شونه می کرد و با چه بدبختی صافشون می کرد و من تقریبا چند ماهه که فهمیدم موهای من بدقلق و وز نیستن بلکه فر هستند و نباید اونجوری شونه بشن. همیشه وقتی میدیدم موهام دور خودشان میچرخن و میان پایین یا در هوای مرطوب کلی پف می کنن فکر می کردم موهام مریضن.البته خداییش دیگه خیلی خنگ بودم و خیلی دیر فهمیدم

    5-تا همین چند سال پیش همنشینی با بچه ها برای من خیلی لذتبخش تر از بزرگترها بود.

    6-من تقلب کردن در درس رو از شاگرد اول کلاس پنجممون یاد گرفتم.

    7-جدول ضرب رو هیچوقت حفظ نشدم حتی همین الان15

    8-بدن خیل منعطفی داشتم و می تونستم دستهامو در حالیکه از پشت به هم گره خوردن رو جلو بیارم. اما برعکس نمی تونستم انجام بدم

    9-توی غذاها فقط کله پاچه، مغز و ... دوست ندارم و اونم تا کلاس اول دبستان خیلی دوست داشتم اما بابای یکی از دوستام یه تشبیه بدی در مورد مغز و زبون و .. کرد که باعث شد دیگه هیچوقت نتونم بخورم2061

    10-دنیا را از من بگیر چایی را نه

    11-اگه غذاهای خوشمزه بهم بدین تا آخر عمرم برنج نمیخورم. یه سفر یه هفته ای رفته بودم که غذای خیلی عالی داشت و من حتی یه لحظه هم دلم برنج نخواست. البته به جز صبحانه نون هم نمیخوردم اما میدونم خیلی زود هوس نون می کنم.

    12-عااااشق میوه و سبزیجاتم

    13-تحرک فیزیکی، مثل خوردن و خوابیدن برای بدن من واجبه و به محض اینکه دو روز توی خونه بمونم سریعا افسرده یا مریض میشم.

    14-یکی از لذتجش ترین کارها برای من کتاب خوندنه

    15-عاشق سفرهای لوکس هستم. کلا سفر یکی از نیازهای اساسی منه

    16-هیچی مثل یه محیط رنگارنگ منو به وجد نمیاره. فکر می کنم زیبایی بصری بدون رنگ ها یه چیزی کم داره. یه چیز خیلی مهم

    17-معمولا فقط یک نفر در هر لحظه وجود داره که صمیمی ترین دوست منه و این توی برهه های زمانی تغییر می کنه

    18-نود درصد دوستای صمیمی من از ایران رفتن

    19-توانایی رهبری ومدیریت آدمها یک نیروی ذاتی در من هست. البته نمی گم این نیرو خارق العاده هست اما اکثرا آدمها خیلی زود می پذیرن که من لیدر باشم و از این بابت ابراز رضایت می کنن

    20-همیشه در زندگی در جستجوی معنای واقعی تری از زیستن هستم و فکر می کنم زندگی خیلی بیشتر از این هاست.

    .

    .

    کی بود این چالشو تعیین کرده بود. یعنی دستم بهت نرسه کلی فکر کردم تا اینا رو نوشتم.

    شوخی کردم.

    بچه ها شما هم دعوتید بفرمایید.

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان