من از بچگی شروع میکنم
۱.وقتی کوچولو بودم هنوز مدرسه نمیرفتم که نذر کردم اگه مامان بابام دعوا نکنن نصف حقوقمو در آینده خیرات بدم
۲.از بچگی شوهر آیندمو باخودم تصور میکردم همیشه هم عینک آفتابی داشت و قد بلند وپر هیکل.
۳.همیشه وقتی میخاستم برم دستشویی ده بار توی راه به در و دیوار می خوردم بس که اطرافیان نیگاه میکردم همش فک میکردم یکی الان منو میدزده.یا بهم حمله میکنه.
۴.شکلاتای خونه رو برمی داشتم یه گاز میزدم دوباره همون طور میذاشتم سرجاش
۵.کالباسای تو یخچال و می خوردم بعدم گردن نمیرفتم بعد پس گردنیشو داداش م میخورد
۶.همیشه سر چندتا شیشه پاکن خونه رو از هم سوا میکردم.باکلی وسایل میخ و پیچ گوشتی جلو دوستان میاوردم میگفتم اینا مربوط به یه پروژه عظیمه.
۷.توخالی بندی کم نیاوردم.
8.همیشه کل بادوم زمینیای تو گنجه مادربزرگمو می خوردم بعد مینداختم گردن داداش کوچولو اون طفلک یه سالش بود من ده سالم
۹.مامانم داداشمو میذاشتم پیشم میرفت وقتی میومد بهش میگفتن نی نی حرف میزنه باهام از پرسیده مامان ساعت چند میاد همش سراغتو میگرفت
مامانم اولش با تعجب نیگام می کرد بعدشم میگفت باشه عزیزم.
۱۰. رتبه کنکور مو به همه الکی گفتم بعدا گفتم انتخاب رشته م کدو اشتباه زدم