بهزاد لابی :
راستی به چیزی که دقت نکرده بودم اینه که این کارتن خوابهایی که میان با یه گونی بزرگ سراغ سطل های زباله و کلی چیز جمع میکنن و میرن سراغ بعدی، دارن چیزهایی تجزیه پذیر رو بر میدارن که به غرفه ها بفروشن یا نه دنبال یه چیز باارزش هستن؟
بهزاد در واقع این آدمها آشغالهایی که جمع میکنن تو تهران رو نمیدن به شهرداری ( اون غرفه ها) این آدمها الان یه مدته تو سطح شهرن قدیما نبودن
اینا ماله یه مافیا هستن که میارن تو سطح شهر پخششون میکنن و بعدم جمعشون میکنن می برن یه جای مخصوص اینا آشغالهای مخصوصی که جمع کردن ، که قطعا زباه خشکه ولی دنبال چه چور چیزی ان نمیدونم (ممکنه فقط کاغذ باشه یا فقط پلاستیک یا هرچی)، می فروشن
اون شخص خریدار کلی سود میبره از این زباله ها. اصلا این بیزنس بازیافت زباله بیزنس خیلی پولسازیه. تو دنیا به زباله خشک میگن طلای کثیف
از اون جایی که مسئولین مملکت ما بعضی وقتها اگه بخوان میتونن گزینشی چشماشونو رو یه سری چیزها ببندن الان ما شاهد این وضعیم که چهره شهر تهرانو خیلی خراب کردن
در صورتی که خیلی خیلی راحت میتونن این مافیا رو جمع کنن یا اصلا شهرداری مگه انقدر پیمانکار نداره؟ طرف میخواد بیزنس کنه با زباله خشک بیاد بره با شهرداری قرارداد ببنده ( البته که فساد تو شهرداری تهران هم خیلی زیاده متاسفانه)
در مورد کودکان کار هم همینه وضعه الان سه چهار ساله تهران با این پدیده زشت مواجه شده قبلش فقر نبود؟ بود این بچه ها مجبور به نون در آوردن نبودن؟ بودن اما یهو چی شد یه گروهی اومدن خیلی سیستماتیک این بچه ها رو پخش شهر کردن که سر چهار راه چیزی بفروشن
الان که قربونشون برن پیشرفت کردن دم هر چهار راهی شده کارواش اجباری. آدم دلشم نمیاد پول نده بهشون انقدر بچه های معصوم و زخم خورده و مشتی ای هستن اکثرشون ( شایدم اداشو در میارن؟؟؟؟)
خب سرو سامون دادن به این وضع سخته؟ خیر سخت نیست ولی کو اراده حل مشکل؟