فرک (Ferak) :
خیلی خب انگار که نمیشه از زیرش در رفت. هنر بزرگی ندارم اما شاید کمی طبع نوشتن دارم. قسمتهای منتخب از دید خودم رو می نویسم. امید است مقبول افتتد:
1- داستان عاشقانه خیلی کوتاه
رفتن به ناگزیر و به ناگزیر به تماشای رفتنت نشستن،
آنجا که تو را از رفتن و مرا از ماندن چاره نبود.
2-کوتاه برای مادرم:
آنچه تو را تب دار کند مرا به حریق خواهد کشید و آنچه تو را خراشی دهد مرا در هم خواهد
شکست. اگر می دانستی عشقت چطور مضطربم می کند شاید که خواهان آن نبودی . . .
3- عارفانه:
مثل بادبادک در باد
می روم بالا، گاهی هم پایین تر
فرقی نمی کند مرا به چپ می بری یا راست
تا تو می وزی، من این بالا هستم.
خیلی خوبه که طبع نویسندگی و شاعری در شما بالاست و این نشان دهنده روح لطیفتون هست و این عاااااالیه
ودر کافه نویسندگان من بعضی مواقع میبینم که شما چند تا از دوستان استعداد بسیار بالایی برای این هنر رو دارا می باشید بهتون تبریک میگم عزیزم