من اولین خاطره ای دارم خیلی خیلی گنگه اینو میگم بعد یه خاطره واضح ترم میگم
از اولین خاطره ای که دارم خیلی کم تو ذهنم مونده مثلا نمیدونم کجا بوده فقط میدونم من فقط بلد بودم بشینم یعنی راه رفتن و اینا تو کارم نبود یه فیل داشتم قرمز بود زیر پاش 4 تا چرخ بود بعد من یه پسر دایی دارم 3 ماه از من بزرگتره اونم عین این فیل و داشت ماله اون آبی بود حالا احتمالا یکی دوتاشو برامون خریده بوده که نمیدونم کی بوده
من اولین بار که فیل آبی پسر داییمو دیدم کف کردم اون لحظه کف کردگی تو ذهنم مونده هحالا کف کردگیم علتش چی بوده نمیدونم. با خودم فکر کردم این چرا اسباب بازیش شبیه ماله منه ؟ حسودیم شد؟ دوست نداشتم اونم عین ماله من داشته باشه؟ داشتم فک میکردم تو کی هستی اصن؟
این شکلی بودم