بهزاد لابی :
مهرنوش :
ای بابا! چه پیچیده شد! مگه محل کارشو بلد نیست! یعنی چجوری می شه؟
بچه ها لطفا اسم شخصیت ها رو تا اینجا می نویسید؟
منظورت از آدرس محل کار چیه مهرنوش من نفهمیدم. کی آدر محل کارشو بلد نیست؟
تا اینجا :
رادمهر -> خودمون هستیم. اول شخص
خورشید(تو تلگرام به دروغ گفته بود مرجان) -> همونی که دوستی اینترنتی داشتن بعد از اینکه رادمهر از دوست دخترش بعد از 5 سال جدا شده بود. برای اولین بار رفته بود ببینتش. خورشید دعوتش کرد به محل کارش و با یه چیزی بیهوشش کرد احتمالا.
کیا -> برادر دوقلوی رادمهر. یعنی برادر دقلوی ما.
اتفاقات مهم :
ما(رادمهر) به نظر یه آدم معمولیه اما شر و شوری داشته. با دوست دخترش به هم زده بعد از 5 سال. برای پر کردن جای خالیش با یه دختری اینترنتی دوست میشه. یه روز قرار میذاره و دختره که تو کار لوازم آرایش بوده و واردات داشته و شغلش به رادمهر شبیه بوده و رادمهر بیشتر از نظر شغلی تصمیم داشت ببینتش اما وقتی دید خیلی تحت تاثیرش قرار گرفت. اما دختره بیهوشش کرد و انگار فیلمی هم گرفته ازش و دنده ش هم شکسته شده.
آخه مگه پسره برای دیدن خورشید نرفت ساختمان تجاری محل کار خورشید که این بلا سرش اومد؟