کافه نویسندگان

سلام و شبتون بخير خوبيد الان كه خوابيد اميدوارم خوابهاي رنگي ببينيد
بچه ها من نقدهاتونو خوندم نميخوام دونه دونه بهشون جواب بدم فقط لازم دونستم يه توضيح كوچولو بدم
من كارمندم دانشجوام و مزدوج هستم( يعني يه سري كارها تو خونه هست كه انجام بدم) باشگاه هم ميرم تاحالا يه دقيقه هم كلاس نويسندگي نرفتم و هيچ نويسنده اي رو از نزديك نديدم هيچ نويسنده و معلمي دستتوشته هامو نخونده و چيزي يادم نداده كتاب خوندن و از كوچيكي دوست داشتم و خيلي كتاب خوندم و اين خوندن تنها چيزي يه كه الان داره بهم كمك ميكنه اينجا تو اين تاپيك فعاليت كنم كه صرفا جهت تفريحه و هدف ديگه اي پشتش نيست اينها رو توضيح دادم كه بگم اگه شما سه نفر تجربه اي فراتر از كتاب خوندن در زمينه داستان نويسي داره بدونه كه از من چند قدم جلوتره و ميتونه بهم مطلب جديد آموزش بده و اينكه من وقت بيشتري ندارم كه بزارم براي اين تفريح دلچسبم نميدونم اول بايد تبرزن بياد يا گرز زن اول سواره نظام مياد يا پياده نظام علاقه اي هم ندارم بدونم در حد خودم هرچي براي نوشتن لازم داشته باشم ميپرسم و از تو نت در ميارم كه تا الانم هم پرسيدم و هم سرچ كردم و بيشتر در توانم نيست خيلي هم نميخوام سخت بگيرم به اين تفريح دلچسب چون اگه بخوام همش نگران اين باشم كه دوستان ديگه آگاه تر ، چه نقدي دارن بر نوشته هام عملا فلج ميشم در داستان نويسي. با سبك الان زندگي من اگه بخوام يه سري از ايرادات و رفع كنم بايد استعفا بدم برم خونه بشينم كلا داستان بنويسم ترجيحم اينه كه اين كارو نكنم البته يه سري از ايرادات بدون استعفا عم قابل برطرف كردنه ولي من اگه خيلي بخوام ريز بشم كه داستانم اين ايرادات مطروحه رو نداشته باشه خيلي بيشتر از اين بايد وقت بزارم
من وقتي شروع كردم طرح نداشتم ايده نداشتم فيلم گيم آف ترونزو نديدم تراوين بازي نكرده بودم به جايي حمله نكرده بودم مقام سياسي هم نداشتم بنابراين هر كدوم كه يه كدوم از اين كارها رو كرده بودين بهتر از من ميتونستين ايده پردازي كنين
مهرنوش جون شما حودتون از من خواستين توضيحات و توصيفات و كم كنم حالا بخاطر اينكه به حرفتون گوش كردم ازم ايراد ميگيرين؟
اينا رو با اين هدف گفتم كه بگم اگه همه نقداتون برام مفيد نبود و تو سيزن بعدي برطرفش نكردم ازم دلخور نشين