خانه
540K

کافه نویسندگان

  • ۱۴:۰۱   ۱۳۹۶/۷/۲۷
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    نقد داستان مهرنوش در صفحه سوم
    فکر می کنم باید پادشاه پس از انعقاد پیمان صلح پایان رو می فرستاد. (امتیاز کم نمیشه چون مطمئن نیستم)
    شخصیت پردازی پایان و توصیف فکرهاش خیلی خوب بود. بار اولی که داستان رو خوندم همون روزی که نوشته بودیش خیلی به نظرم نامه پایان به شاردل غیرمنطق بود اما الان کاملا درکش کردم و به نظرم جالب بود.
    این جمله "دوشس شایموت دوست بچگی و دستیارش فورا توصیه کرد که این وضعیت حماقت بار و توهین آمیز را ترک کرده و فورا به سمت فرمانروایی اکسیموس حرکت کنند، " نشان از بی تجربه گی شایموت و پلین داره و باز حضور اونها رو در چنین جلسه ای به شدت زیر سوال می بره(امتیاز کم میشه)
    جمله "در دربار اکسیموس بعد از دریافت پیک پایان دستور حرکت ارتش به سمت مرز صادر شده بود ولی شاه هزار آفتاب هنوز از ته دل با این دستور خودش موافق نبود" اینکه پادشاه دستور دختر بی تجربه اش رو عملی کرده و خودشم از کاری که کرده مطمئن نیست خوب نبود(امتیاز کم میشه)
    قسمت دوم: تحلیل اسپارک ، اریک و اسپروس خیلی خوب و منطقی بود. اسپروسی که تو نوشتی شبیه اسپروس نوشان نیست. حرفها و رفتارش(امتیاز کم نمیشه، چون مغایرت به داستان لطمه جدی نزده) . نحوه صحبت پلین در مورد موافقت با عقب نشینی خیلی خوب و مطابق با شخصیتش بود
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان