فرک (Ferak) :
این اشاره رو مستقیم از ترجمه ی کتاب های مارک تواین قرض گرفتم، منظور گشاد شدن مردمک نیست منظور گرد شدن زیاد چشم هست.
به نظر ترجمه دلنشيني نمياد حتي اگه در يك كتاب معروف ازش استفاده شده باشه، چون چنين اصطلاحي توي زبان فارسي وجود نداره و كلا چشم و گوشنواز هم نيست.
اینجا برداشتت از نوشته ی من بکلی متفاوت هست، من در مورد شنیده شدن صداها چند لحظه قبل از ورود مهاجمین نوشته بودم ولی چون این یک شبیخون بوده این فاصله خیلی کم بوده، کامو در حال درگیری با بیشتر از 10 نفر داخل چادر چطور می تونسته به صداهای بیرون مثل فرود تیر و ناله توجه کنه؟!!
200 نفر خودشون رو با چاقوی زهراگین نکشتند! کل مهاجمین 200 نفر بودند که اکثرشون در درگیری با گارد پایان یا لشکر پیاده نظام کشته شدند، کسانی که مجروح شده بودند و یا محاصره شده بودند و امیدی نداشتند برای جلوگیری از اسیر شدن خودشون رو کشتند که تعدادشون زیاد نبود. یک گارد محافظ 40 نفره در کنار یک ارتش کاملا طبیعی هست و بیشتر از این باورپذیر نبود و کامو بجز عقب نشینی به سمت کمپ پیاده نظام اصلا انتخاب دیگه ای نداشت!
در مورد خودكشي ٢٠٠ نفر درست مي گي من دقت نكردم
اینکه پایان موسس یا ایده پرداز مجلس سنا باشه از امتیاز شخصیت پردازی کم می کنه(1 امتیاز)
من نگفتم که پایان موسس یا ایده پرداز بوده، نوشتم که پایان به تحقق این موضوع با توجه به جایگاهش در دربار خیلی کمک کرده. نتونستي شخصيت قوي كه ميخواستي رو براش در بياري. اينكه چنين دغدغه هايي داره به شخصيتي كه ازش شناختم نميخورد.
دهان کف کرده ناشی از هیجان در خیلی از رومان ها تکرار شده، یکیشو می تونم بهت نشون بدم. مثل چشم گشاد، شايد ازش استفاده شده ولي جالب نيست