خانه
538K

کافه نویسندگان

  • ۱۱:۱۸   ۱۳۹۶/۸/۲
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    زیباکده

    ماجرای نزدیک شدن آکوییلا به بلاتریکس هم جالب بود و فقط به نظر می رسید در این قسمت به جایگاه خانوادگی و رابطه ی خونی آکوییلا توجه نشده و اصولا پسر عموی امپراتور نباید با شمشیر زنی خودش رو به اثبات برسونه و جایگاهش محفوظ هست.

    نه اینجا عموی امچراطور بعد از کشتن پدر و مادر بلاتریکس با شمشیر خونی اومده خود بلاتریکسم بکشه چون میخواد پسرشو خودش بزرگ کنه و میدونه که بلاتریکس به اسپروس وفاداره و میخواد کاری کنه که پسرش با ارزشهایی متفاوت بزرگ شه 

    یک مشکل کوچیک دیگه هم این بود که ما در هیچ جای کره ی زمین جایی نداریم که 11 ماه به اون آفتاب نتابه!

    این مشکل نیست این یه وضعیت تخیلیه ما خیلی چیزا تو خیلی جاها نداریم میزان استفاده مون از واقعیت انتخابیه دیگه

    من از اول تصورم این بود که این قاره و این کشورها کاملا تخیلی اند و الزامی نداره که با واقعیت گره زمین تطابق داشته باشه .

    موضوع عشق سریع اسپروس به شارلی رو من خوب نتونستم درک کنم! از روی خوشگلی زیاد شارلی بود؟ به هر حال خواستگاری و ازدواج اسپروس خوب جلو رفت .

    همیشه برای علاقه دلیلی وجود نداره ما خیلی فرصت پرداختن به ذهنیات شخصیتامونو نداریم منم نمیخواستم به جز از طریق یه سری نشونه و سرنخ به داستان علاقه اسپروس بپردازم چون نمیخواستم خیلی داستان رو عاشقانه کنم بنابراین آگاهانه از توصیفات عاشقانه کم استفاده کردم 

    زیباکده

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان