فرک (Ferak) :
نوشان :
فرک (Ferak) :
نوشان راستی این سفیر خون آلودت یادت نره....
نوشتم راجع بهش که!!! کشاورزه بردش تو خونشون ولی بهش مشکوکه
الان دیدم من این قسمت داستانت رو ندیده بودم! خب زود بیا بنویس بعدش چی شد، الان داستانت خیلی هیجان انگیزه. شارلی چند روز دیگه بچه ش باید دنیا بیاد الان حسابی اوضاعش سخته
حق با تواه من بعدا اضافه اش کردم بعد خوندنت امروز صبح مینویسم