نوشان :
قسمت
|
نویسنده
|
امتیاز
|
7
|
فرک
|
عالی/خیلی خوب/خوب/متوسط/ضعیف
|
نقاط قوت:
1. جلسه نظامی ای که برگزار شد خیلی خوب بود برای اولین بار تو این فصل داریم میشنویم که چه دلایل قانع کننده ای برای جنگ وجود داره
2. قلمت خیلی خوب بود توصیف شخصیت ساگشتا هم خوب بود
|
نقاط ضعف:
1. ماجرا معبد همچنان روشن نیست ویژگی جادوگر ها مشخص نیست میتونستی این بخش و با کلی مجیک جالب ولی خیلی سرسری بهش پرداختی
2. این قسمت که آندریس میگه متوجه منظور پدرش شده، من بودم یه جوری مینوشتم که انگار متوجه نشده آخه خیلی سرسری و بی احساس از ماجرایی که ممکنه به ازدواجش ختم شه گذشت . قبول دارم که نمیخواستی آدم احساسی ای نشونش بدی ( بیچاره مادونا) اااااممممماااااا میشد یه کم اهمیت بیشتری برای این موضوع قائل بشه من جای مادونا بودم بهم برمیخورد!!!!
|
مرسی این قسمت رو من نوشتم البته
در مورد معبد احتمالا در نیومده که دوبار بهش اشاره کردی. قصدم این بود که همه خواننده ها و حتی ارتش دزرتلند و ... شوکه بشن. اون شوکی که موقع استفاده ازش به نیکلاس و کیه درو، وارد کردم، میخواستم به خواننده هم وارد بشه. یعنی بدونن یه چیز خفن رومل پیدا کرده که به زودی خواهید فهمید چقدر خفنه. پس در نیومده.
در مورد ایراد دوم، سعی کردم نشون بدم این ازدواج به طور مطلق سوری و برای منافع کشور هست. یعنی آندریاس ندید، بدون هیچ آشنایی یا اهمیتی که مادونا چجور آدمیه وقتی دید شاه اینطور صلاح دیده پذیرفت. مثل پذیرفتن فرمان بود بیشتر تا انتخاب همسر. البته مادونا هم حق داره بهش بر بخوره و حالا جریاناتی هم خواهد داشت.