مهرنوش :
نه آقا بهزاد شما فکر کنم الان یکم قسمت ها و اتفاقات رو قاطی کردی!
الان دوباره سریه میگم و بعد شما قسمت های مربوطه رو بخون ببین همینطوری هست یا نه:
در اون قسمتی که پلین در قلعه ی کارتاگو فرمانده ارتش جنوبی بود و جافری اسیر بود، دارک اسلو بعد از گرفتن کتیبه دوم اومد و پلین رو دید، در اون شرایط دارک اسلو از روی اطلاعات قبل از حمله به ناتارها و وقتی که داشتند نیروی کمکی می فرستادند کارتاگو برای پلین، می دونست که پلین اونجاست، دارک اسلو در اون ملاقات قبلش جایی نرفته بود که اطلاعات بدست بیاره، کتیبه و آدرس ها رو با 1000 نفر از افرادش فرستاده بود کارتاگنا و خودش بی خبر اومده بود پیش پلین. که اینجا به پلین گفت که ماموریت اصلیش پایان یافته و میره که جافری رو نجات بده
این قسمت اینجا تموم می شه و چند قسمت بعد وفتی جافری رو آزاد کرد با کشتی می ره پایتخت و بقیه رو از دید پلین می بینیم که برای فرک جون توضیح دادم.
من اون قسمتی که میگی رو هنوز نرسیدم. اما میگم من تا جایی که توی ذهنم مونده تصمیم رفتن به کارتاگو رو بعد از رفتن به پاپایان، پلین شخصا گرفت. جایی نبود که دارک اسلو بتونه خودش متوجه بشه الان پلین کجاست. فقط در صورتی میتونست متوجه بشه که از گزارشات پلین به پدر یا مقر فرماندهی چیزی میدونسته باشه.
تا زمانی که دارک اسلو بود، چیزی که مشخص بود، فرمانده عملیات جنوب شدن و حرکت پلین به سمت پاپایان در مرز، بعد از اینکه توی مرز تصمیم گرفت سواره نظام سبک و خودش به جای عقب نشینی برن کارتاگو، یه استراتژی و تصمیم شخصی بود که توی مرز اتفاق افتاد و دارک اسلو ازش خبر نداشت.