نوشان :
بچه ها من خیلی زیاد نوشتم
حرف زیاد داشتم
نوشان خوندم، جالب بود مرسی
من یه سوال و یه پیشنهاد دارم.
من خوب قانع نشدم که چرا با اینکه جادوی پادشاهی به آکوییلا رسید، اما تا کشتن پادشاه مخلوع نمیتونه تاج گذاری کنه و وزیراش رو رسما معرفی کنه. دلیلش چیه؟ از الان به نظرم تکلیفش رو مشخص کن، چون هم همه کاره و پادشاه به نظر میرسه. هم یهو کسی که یه مراسم تاجگذاری ساده و اعلام وزراش رو نمیتونه رسما انجام بده و عملا بین مشروع بودن یا نبودنش تناقضی هست که نوع تناقضش برای من گمراه کننده ست.
مورد بعدی اینکه وقتی بلبشو رو مینوشتی و اوضاع به هم ریخت و اسب اسپروس رم کرد و ... ریتم نوشتنت با ریتم اتفاقات همگام نشد. یعنی به نظرم کلا روی این خصوصیت نوشتنت کار کن. یعنی تو بعضی وقتا نحوه نگارشت چه توی جنگ، چه توی خرتوخری، چه توی آرامش یا فضای عاشقانه و ... ریتم و فضاش اون تغییر کافیو نمیکنه.
البته دومی پیشنهاد بود شاید بقیه بگن این ایراد وارد نیست.