خانه
546K

کافه نویسندگان

  • ۱۸:۴۰   ۱۳۹۸/۱۱/۲۹
    avatar
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    بهزاد لابی :نوشان منم خوندم این قسمتو. آفرین خیلی قشنگ بود به نظر منم خوب شد که نگه ش داشتیم. نکات مهمی داره. تونستی شاردلش رو هم اضافه کن.
    من چندتا نکته به نظرم میرسه بگم به صورت قاطی پاطی از نقد و سوال و نکته و ...
    1- آقا دایسوکه دانا بود، شینتا مبارز خفن یا برعکس؟ یه کم استایلشون از ذهنم رفته.
    2- این ناکامورا فرمانده ارتشه؟ اگه اونه یه کم به صلابت و خفنیش بیفزا توی حرف زدنهاش. اون تقریبا خفن ترین آدم باسمناست و درسته که اینا شاهزاده هستن ولی خیلی تمجیدش میکنن. درسته شینتا کوچیکتر بود اما حتی یه بار نه بردش توی مذاکرات نه بهش گفت که چیا گفته. خیلی اعتماد به نفسش هم بالاست.الان باید بگه اما یه نگاه مغرورانه ای داشته باشه بهتره.
    3- یه نکته ای هست توی نگارش که خوبه رعایت بشه اونم اینکه اگه فاصله بین جمله ها زیاد بشه، دوباره باید طرف رو مشخص کنیم. اگه نه یه جورایی متن رو ناخوانا میکنه. مثلا اونجایی که نوشتی روی پایش خوابیده بود، در واقع معنی جمله این میشه که روی پای خودش خوابیده بود! و چون منطقی نیست میفهمی باید بری ببینی منظور از "ش" کی بوده که ذهن آدم رو درگیر میکنه.
    یا مثلا اینجا " سربازی به سمت ارابه اسرا آمد و طنابی که دست های یکی از همرزمانش را به بدنه ارابه بسته بود باز کرد ..."
    اینجا هم آدم فکر میکنه سرباز دستهای یکی از همرزمان خودش رو بسته بود! بعد میگی نه پس منظور چی بوده و باید فکر کنی تا بفهمی.


    "دشمن هیچ گاه صدای ناله او را نخواهد شنید باید قوی می بود." ، " پس امشب نوبت او بود چقدر طول می کشید؟"
    اینا توی یه صحنه نوشته شده، اما او با او یه نفر نیستن.
    4- "همرزم زخمی و رو به مرگش آن شب نتوانست به محکمی دیگرانی باشد که قبل از او زیر شکنجه مقاومت کرده بودند. "
    این یه کم گنگ بود. یعنی قبلیا که زیر شکنجه مقاومت کردن زنده موندن؟ دیرتر کشته شدن؟ داد و فریاد کمتری راه انداختن، یا بخاطر این شکنجه ها قرار بود به چیزی اقرار کنن که نکردن؟ اینو مشخص کن منظورتو.

    5- " فوبی بر خلاف خواسته اش همیشه تحت تاثیر اراده او قرار میگرفت." این رو یه جوری بنویسی که نمیتوانست در برابر ... مقاومت کند بهتر جا میفته به نظرم سلیقه ایه البته.
    6- برای محافظت از باد پارچه ای دور صورتش پیچیده بود. => در برابر باد یا همچین چیزی.
    5- ملانقطه ای ها:
    * " اگر به سمت شرق بریم با طبق گزارشات با ارتش متحد چهار اقلیم مواجه میشیم" یه با اضافیه
    * "راهي زیادی تا مقصد نمانده بود." راه ...
    * ""

    1.دایسوکه که رفته ریورزلند دانا نیست جنگجواه ولی نه داناست و نه مکار و حیله گر یه خنگی نرمی درحدی که غلو نشه بهش نسبت دادیم ولی شینا داناتره هرچند چون 17 سالشه نمیشه خیلی هم سیاس و مکار باشه 

    2. ناکامورا همون فرمانده ارتشه خفنه من سعی کردم خفنیشو نشون بدم ولی الان نفهمیدم مشکلش چیه. شینتا که رفته قاره شرقی دایسوکه که یه کم خنگه الان باید درجریان ریز مذاکرات قرار بگیره یا نه؟ غرور ناکامورا میگی بیتشر باشه؟

    3. هااا باشه تغییرات لازمو میدم من یه کتابی خیلی سال پیش میخوندم که نمیدونم کدوم بود ولی خیلی اینجوری مینوشت اون تاثیر گذتشته رو نگارشم. مطمئنا یه ریزه کاریهایی داره این سبک که این ایهامها پیش نیاد که من بلد نیستم انگار. 

    4. باشه

    5.باشه

    6.باشه

    7. ( سال اول مدرسه به من گفتن بهعد 6، 7اه. از اونجایی که تو یک سال از من کوچیکتری به نظرم به شمام همینو گفتن16 تو این سالهام ندیدم جای دیگه کهگفته باشن بعد 6 دوباره 5 میشه30) باشه

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان