نوشان :مهرنوش جون من خوندم قسمت خوبی بود هنوز وارد اتفاقات هیجان انگیز نشدیم و داریم زمینه چینی میکنیم من اینکه برای دادن اطلاعات تمام فرماندهان رو وارد مکالمه کردی خوشم نیومد. خودمم بودم همین کارو میکردم ولی الان به عنوان خواننده فهمیدم خیلی سینمایی میکنه متنو. شبیه این صحنه ها که دوربین به ترتیب روی شخصیتها زوم میکنه اونا یه دیالوگ کوتاه میگنت بعد سریع میره بعدی. ولی این ایراد نیست صرفا نظرمه
در مورد سمت فابیوز یه کم شک دارم که درست نوشته باشی و اینکه وقتی گفتی پیش قراول فک کردم جلوتر رفته بعد فهمیدم پیش بقیه ست هنوز
در مورد سختی این سبک داستان نویسی با شرایط خستگی ای کهداری کاملا بهت حق میدم هر کمکی از دست من برمیاد بهم بگو
سلام نوشان جون، ممنونم.
در شرایط واقعی هم نمی شه اینجور جلسات با حضور 2-3 نفر برگزار بشه ولی سعی می کنم در ادامه از این نوع مکالمات چند جانبه تا جایی که بشه پرهیز کنم.
در مورد فابیوز که سمتی ندادم، در مورد فرمانده پیش قراول بودن یعنی افرادش در جلو حرکت می کنند ولی قرار بر اینه که فاصله ای نداشته باشند.
یه فکر دارم فردا سعی می کنم پیشنهادم رو برات بنویسم.