خانه
541K

کافه نویسندگان

  • ۱۳:۲۴   ۱۴۰۰/۷/۲۵
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    مهرنوش :برای من داستان های لیو و کلارا و همینطور سرنوشت جمیز بنت و داستان راجر پیر در نیروی دریایی ذخیره چیزهایی هست که باز مونده ولی برای دو مورد آخر قطعا و در مورد اول احتمالا فرصتی برای پرداختن بهشون نیست، برای آقا بهزاد هم سرنوشت ملکه هنوز نامشخص هست و اونم فکر نمی کنم جایی برای پرداختن بهش مونده باشه متاسفانه

    مهرنوش به نظر من لازم نیست داستان داشته باشه همینکه بهش اشاره بشه این حس رها شدن داستان از بین میره. مثلا فکر کن یه جایی توی یه دیالوگ بفهمیم راجر توی فلان جنگ کشته شده یا یه جایی برنارد اشاره کنه چه بلایی سر مادرش اومد  یا اون دختر کماندار بهزاد که اسمش الان یادم نمیاد و همه داستانها رو در همین حد کوتاه میشه جمع کرد اما بعضی داستانها که امکان داره بهتر بهش پرداخته بشه هم هست مثل قصه روسپی داستان بهزاد

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۵/۷/۱۴۰۰   ۱۳:۲۷
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان