خانه
41.7K

رمان ایرانی " نار و نگار "

  • ۰۰:۲۹   ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    نار و نگار 🍁

    (قسمت اول)


    ظهر بود.
    خروس نگار رو بوم بالاي ناودوني گردن اينور و اونور ميكرد و زير لب غر ميزد.
    آقام جلدي از پشت خَر پشته اومد بيرون و دو دستي جهيد روش ،طوري كه يه هوا جلوتر ميومد از بالا ميافتاد رو انار كنج حياط.
    تو حياط دم حوض آقام و اشرف زن آقام واستاده بودن و خروس نگار تو بغل آقام بود.چاقوي كهنه زنگ زده آشپزي زن آقام و بعد آسه آسه اومدن از پله ها رسوندم به آقام.
    يه نگاه اينور و يه نگاه به آفتاب وسط ظهر تو آسمون كرد و يه بسم الله گفت و خروس نگار و گذاشت رو زمين جلو پاي زن آقام و طوري كه به شيكم ورقلمبيدش نگاه ميكرد چاقو رو كشيد رو حلق خروس نگار و زير لب گفت كاكل زري باشه انشالله اشرف خانم ،اشرف زن آقام هم خَر كيف شد. چشمم و دوخته بودم به پاهاي خروس نگار كه داشت مثل چنگك زمين سيماني كف حياط و خش ميداد كه زنگ بلبلي خونه صداش در اومد.
    نگار بود،خواهرم با كيف مدرسه كوچيك و خاكي و يه مشما آشغال سبزي واسه خروسش.



    بابك لطفي خواجه پاشا
    (تابستان نود و پنج)

    ویرایش شده توسط *** نازمیـــن *** در تاریخ ۱۱/۱۰/۱۳۹۵   ۱۱:۵۳
  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان