خانه
45.3K

رمان ایرانی " دام دلارام "

  • ۱۶:۴۲   ۱۳۹۶/۸/۲۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    دام دلارام 🍂


    قسمت هجدهم

     

     
    پول و پله اي تو دست و بالم نبود و اِسي هم زياد بهم نمي رسيد و به جاي دادن مواد ازم مي خواست كه لاي بقيه ي زندوني ها هرويين تُخس كنم ...

    اولش نمي تونستم خودمو راضي كنم ولي خوشي بعد مواد آدم رو به هر كاري مي كشه ...

    روز اول بهم چهار تا بسته داد و گفت كه پخشش كنم تا يكي هم خودم بگيرم ... راه افتادم تا برسونم به اين و اون ... اوليشو كه رسوندم , خواهانش يه پسر كم سن و سال بود ...

    بسته رو گرفت و يه شماره و آدرس بهم داد ...

    گفتم : پولش ؟

    گفت : آقا اِسي خودش مي دونه ... 

    از دو سه تاي ديگه هم پول گرفتم و برگشتم ...

    وقتي اومدم تو بند و خودمو ساختم , از وجود و زندگيم نفرت پيدا كردم ... ولي راهي نداشتم ...

    همش به خودم فحش مي دام ولي نمي دونستم چيكار باس بكنم ...

    فرداش رفتم پيش اِسي و گفتم : بازم مي خوام ... 

    بهم چهار تا بسته داد ...

    گفتم :
    - نمي تونم پخش كنم , دلم گُر مي گيره
    - راهي نداريم كه گلم , يا باس پخش كني يا باس بيفتي بميري
    - آخه نامرديه
    - چيكار باس بكنم ؟
    - نمي دونم والله …
    - حالا امروز رو برو تا بعد



    باز راه افتادم و رفتم ... رسيدم به همون پسر جوونه ... بسته رو گرفت ... پول نداد ...

    گفتم : پولش ؟
    گفت : بگو بزنه با آدرس و شماره ي قبلي



    يك هفته اي رو تو همين حال روز گذروندم تا اينكه يه روز كه باز داشتم بسته ها رو مي بردم , همون پسره كه آدرس مي داد ؛ بعد گرفتن بسته ش زد زير گريه ... تو دستش يه نامه بود ...

    گفتم :
    - چته ؟
    - چيزي نيست , برو بگو بزنه به حساب آدرس
    - قضيه ي آدرس چيه ؟
    - به تو چه ؟
    - همينجوري ... راستيتش منم پول ندارم , واسه مصرف مجبورم پخش كنم ... خواستم ببينم تو چه جوري مفتي مي گيري
    - مفت نيست , آدرس دادم
    - آدرس به چه دردي مي خوره ؟
    - من تازه يه ساله ازدواج كردم ... زنم خونه است ... شهرستانيه , بي سواد و بي كس ... چيكار كنم ؟ راهي ندارم ... اون آدرسه خونمه دادم به اِسي ... اينم نامه ي زنمه ... طفلكي فقط فحشم داده ...

    اِسي بيرون از زندون هم مشتري داره ... مي فرسته آدم هاشو تو خونه ي امثال ما تا قرضشون رو صاف كنن ... تو هم يا باس پخش كني يا آدرس بدي




    فرداش تو حمام زندون رگشو زده بود ... از حرصم رفتم سراغ اِسي ... داشت خال مي كوبيد رو سينه ي يكي ...

    تا رسيدم , يه لگد زدم ... افتاد زمين و يكي ازت ختاي بند رو كشيدم و انداختمش روش ... بعد هم كلي كتك خوردم تا اومدن و بردنم انفرادي ...

    فرداش مثل گُه وا رفته بودم ...

    رسيدم به اِسي و گفتم : غلط كردم با خانوادم .

    گفت :
    - نمي شه , ديروز نباس اين غلط رو مي كردي
    - نفهمي كردم , هر كاري بگي مي كنم ... روزي ده تا بسته پخش مي كنم
    - برو رد كارت تا نگفتم روده هاتو بكشن بيرون
    - بابا مردي ناسلامتي , مي گم گه خوردم ... هر كاري تو بگي
    - آدرس بده

    اينو كه گفت مغزم داغ كرد , چشامو داشتن مي كشيدن بيرون ... جيگرم به حال فرحي كه مدت ها بود آدرسشو يه شهر داشتن , سوخت ...

    دستمو مشت كردم و آوردم بالا كه يهو يكي از پشت سر گفت :.
    - بيا بيرون ملاقاتي داري

    رفتم ملاقاتي ... باز دلارام بود و تا منو ديد چشاش چهار تا شد ...

    گوشي رو ورداشت ...

    ورداشتم و گفتم :
    - پول مي خوام , داري ؟

    هيچي نگفت ... چشماش خيس شد و زد زير گريه ... پا شد رفت ...

    تا رسيدم تو بند صدام كردن و كمي پول كه دلارام تحويل داده بود رو بهم دادن ...

    چند روز با يه ساقي ديگه گذروندم و مصرفم هم رفته بود بالا ... تزريق مي كردم و حالشو مي بردم ...

    سوزن كه مي رفت تو دستم , زندگي مي كردم و همونجا رو تخت شل مي شدم و هيچی نمي فهميدم ...

    يه صدايي از بالا سرم شنيدم ..
    - پاشو
    - چيه ؟
    - بهت میگم پاشو
    - برو بذار خوش باشم بابا
    - پاشو ميگم ... آزادي ...




    يكي دو ساعت كشيد تا به خودم اومدم و رفتم لباسامو از تحويلداري گرفتم و يه مهر زدن و اومدم تو حياط ... در آهني روبروم رو دو تا سرباز باز كردن ... اومدم بيرون ... كسي نبود ...

    چرخيدم ديدم يه ماشين زرشكي شيك وايستاده ... دلارام ازش پياده شد و اومد سمتم ...

    رسيد بهم و گفت :
    - كلي پول دادم تا رضايت گرفتم ... از حلقومت درميارم علي اگه ترك نكني ...

     

     

    🍂 بابك لطفي خواجه پاشا
    پاییز نود و شش

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان