خانه
377K

رمان ایرانی " گندم زارهای طلایی "

  • ۰۸:۳۴   ۱۳۹۷/۱/۲۹
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    گندم زارهای طلایی 🌾🌾


    قسمت سی و ششم

    بخش اول



    آقا هاشم همینطور که از خنده ریسه می رفت , گفت : اصلا یک کاری کنین ... هر چی پاداش خودتون می خواین و قصد دارین به من بدین , یک جا بگین و تمومش کنین ...
    منم با خنده گفتم : نمی شه , اینطوری ذوق زده می شین و قدر پاداش ها رو نمی دونین ...
    باز از خنده ریسه رفت و گفت : نه تو رو خدا لیلا خانم , به این زودی ها دیگه نه به ما پاداش بدین نه از ما پاداش بخواین ...
    گفتم : نمی شه دیگه , سر شوخی رو خودتون باز کردین ...


    خوب اون زمان من اون درایتی رو که لازم بود هنوز نداشتم و هر چی به فکرم می رسید انجام می دادم ...
    گفتم : می دونم , انگار زیاده روی کردم ... چشم , حالا با همین لطف شما می سازیم ...


    آقا هاشم برای اولین بار کنار بچه ها نشسته بود و با اونا حرف می زد ...
    صورتش طوری بود که معلوم می شد داره لذت می بره ... انگار به دنیای جدیدی پا گذاشته بود ...
    از یکی پرسید : حالا دیگه اینجا رو دوست داری ؟
    با خجالت گفت : بله آقا ...
    از آمنه پرسید : خیلی لیلا جونت رو دوست داری ؟
    اون بچه که خیلی دوست داشتنی بود و خیلی رُک و راست , بدون اینکه جواب اونو بده , پرسید : اگر دوست داشته باشم منو می دین به سگ های خیابون بخورن ؟
    هاشم با تعجب گفت : نه دخترم , برای چی این فکر رو کردی ؟
    گفت : آخه زبیده خانم ما رو زد و به ما گفت لیلا جون رو دوست نداشته باشیم وگرنه ما رو می ده به سگ ها ی تو خیابون بخورن ...
    هاشم به من نگاه کرد و گفت : حقیقت داره ؟ زبیده این بچه ها می زنه ؟ زنیکه ی عوضی ...
    دلم نمی خواست جلوی بچه ها این حرفا زده بشه ... گفتم : دخترا زود برین تو اتاقتون ... همه برن , زود باشین ... آمنه جان , تو هم برو عزیزم ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان