خانه
380K

رمان ایرانی " گندم زارهای طلایی "

  • ۱۶:۵۰   ۱۳۹۷/۲/۲۳
    avatar
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|2808 |5313 پست

    گندم زارهای طلایی 🌾🌾


    قسمت پنجاه و هفتم

    بخش دوم



    حرفی نزدم ... زیر بغلم رو گرفت و با هم راه افتادیم ...
    به ساختمون که رسیدم , تمام بچه ها و زبیده و نسا اونجا بودن ...
    زبیده دستم رو گرفت و گفت : بریم تو اتاق من ... خدایا , ببین به چه حال و روزی افتاده ... لیلا ؟ ...
    گیرِ لات و لوت ها افتادی ؟ بلایی سرت آوردن ؟ ... بی صورتت کردن ؟
    گفتم : زبیده , دوباره داری حرف مفت می زنی و می خوای برای من داستان درست کنی ؟
    ساکت باش ... تو رو خدا حرف نزن ...
    زبیده گفت : چشم , چشم ... تو آروم باش ... ای خدا ببین به چه حال و روزی افتاده ... آخه کجا بودی اینطوری شدی ؟
    خاله تون خیلی نگرانه , باید بهش زنگ بزنیم ...
    گفتم : نه ... یکم صبر کنین حالم بهتر بشه , خودم می زنم ...
    کمی بعد کنار اتاق زبیده روی یک بالش دراز کشیدم ... احساس خستگی و گرسنگی می کردم ...
    زبیده یکم غذا که از ناهار مونده بود را آورد و خوردم ...

    باید دوباره سر پا می شدم ...
    من کسی  نبودم که به زندگی ببازم ...

    و در واقع امید چندانی به اینکه هرمز هنوز به یاد من باشه , نداشتم ... ولی زندگی من توی دو سال گذشته دست خوش خیلی حوادث ناگواری شده بود که من اونا رو با صبوری روی شونه هام کشیده بودم و انگار اومدن هرمز و نا امیدی من از اون , یک مرتبه شونه هامو خم کرد ه بود ...

    و حالا نمی خواستم حتی خاله بفهمه که چقدر داغون شدم ...
    بچه ها نگران بودن و مرتب تو اتاق سرک می کشیدن ...
    آمنه گریه می کرد و منو می خواست و سودابه و یاسمن مثل پروانه دورم می چرخیدن ...
    اینا سعادت هایی بود که خدا برای من خواسته بود ...
    شایدم تقدیر من تو همین پرورشگاه بود و اگر می خواستم با هرمز آینده ای بسازم , از این تقدیر دور می شدم ...



    ناهید گلکار

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان