۱۲:۲۷ ۱۳۹۳/۱/۳۰
سلام.کاش میشد اینجا فیلم گذاشت.فسقل اونقدر شیطون شده که نگو.دیدنیه.چهار دست وپا از پله در پذیرایی میاد پایین ومیره توحیاط حسابی چرخ میزنه وخودشو خاکی وکثیف میکنه.بعدش میره سراغ راه پله های طبقه بالا که از توی حیاط راه داره ویکی یکی ازشون چهاردست وپا میره بالا.ولش کنی تا طبقه بالا میره ولی هفت هشتا که رفت بالا میارمش پایین بچه پررو رو.بعدش بازبون خودش میگه بزارینم رو صندوق عقب ماشین.وقتی گذاشتیش چهار دست وپا از شیشه میره رو سقف وتاب میخوره.قبلا لیز میخورد اما الان خودشو میگیره.قبلا پسرخالش که حدود یکسال ازش بزرگتره میرفت نزدیکش گریه میکردو اونم امیرعلی رومیزد گاهی(بچه است دیگه)الان میره نزدیکش میره که گازش بگیره و بادست میزنه تو صورتش محکم.البته خوب زورش بهش نمیرسه چون اون بزرگتره ماشا.... وپرتر.خلاصه ماجرایی شده.ولی امان از وقتی که حوصلش سر بره یا خوابش بگیره.اونقدر غر میزنه وگریه میکنه که ...
ویرایش شده توسط بابای امیر علی و بهار در تاریخ ۳۰/۱/۱۳۹۳ ۱۲:۲۹