سلام آهو جونم سلام عزیزم خوشحالم که اینجا می بینمتاول اعتراف می کنم که من همیشه تو کف هنرهای تو بوده و هستم ممنون عزیزم لطف دارید
ولی الان دیدم که همه توی این فاز در حال سوال پرسیدن هستن پس من فاز خودم رو عوض می کنمتوی جوابات گفتی که بدت نمی یاد ازدواج کنی، خوب یکم توی این فاز سوال می کنمدر مورد ارتباطت با همسر آیندت چقدر خیال بافی کردی؟ الان یک تصویر ذهنی از اینکه مثلا ازدواج کردی و توی خونه ی خودت زندگی می کنی داری؟ زیاد به این موضوع فکر میکنم . بله تصویر کامل و دقیقی از خونه ی خودم و همسرم دارم که امیدوارم در بهترین زمانِ ممکن بهش برسم .فکر می کنی شوهر آیندت شبا چه ساعتی بر می گرده خونه؟ فکر کنم شغلش آزاد باشه چون بعید میدونم بتونم با حقوق کارمندی زندگی کنم بنابراین ساعت 9 و 10 میاد خونه .فکر می کنی پنجشنبه و جمعه ها هم می ره سر کار یا نه؟ نه دیگه نمیذارم پنجشنبه جمعه ها بره سر کار فکر می کنی چقدر درآمد داشته باشه؟ زیاد فکر می کنی چند سالش باشه؟ یه 5-4 سالی از من بزرگتر باشه خوبهفکر می کنی بعد از ازدواج هر چند روز به خانوادت سر می زنی؟ هفته ای یه بار . اگه راهم بهشون نزدیک باشه بیشتر اگه دور باشم کمتر .فکر می کنی هر چند وقت یکبار با هم مهمونی می رین؟ راستش زیاد اهل مهمونی رفتن خونه ی فامیلا نیستم ولی دورهمی با دوستا رو دوست دارم . شاید هفته ای یه بار با دوستامون بریم بیرون .فکر می کنی همسرت شوخ طبع و مجلس گرم کن باشه یا جدی و موقر؟ از مردِ مجلس گرم کن خوشم نمیاد دلم میخواد همسرم جدی و موقر باشه .فکر می کنی وقتی از سر کار بر می گردید تا موقع خواب چجوری می گذره؟ صحبت تلوزیون گردش و....یه گپ دوستانه و نشستن جلوی تلویزیون رو ترجیح می دی یا یه تفریح خونگی مثل موسیقی و دور همی با دوستا؟ گردش و تفریحِ دونفره رو ترجیح میدم .فکر می کنی سنتی ازدواج می کنی یا اول با همسر آیندت دوست می شی؟ هر کدوم از این روشها یه سری مزایا و یه سری معایب خاص خودشونو دارن ولی من با توجه به شرایطم ترجیح میدم آشناییم با همسرم سنتی باشه و بعد مطمئنا یه مدت برای آشنایی بیشتر باهاش وقت میگذرونم .اگر دوست شدی و رابطه به ازدواج منجر نشد چیکار می کنی؟ به خدا توکل میکنم و منتظر میمونم که خدا بهترین شخصو برای ازدواج سرِ راهم قرار بده .اگر به صورت سنتی خواستی ازدواج کنی و 4 سال گذشت و فرد مناسبی نیومد چیکار می کنی؟ والا خیلی ساله که فرد مناسبی نیومده و منم هیچ کاری نکردم . البته اگه بگم همه ی خواستگارام بد بودن دروغ گفتم بینشون افراد خیلی خوب و کاملا ایده آل زیاد بوده اما به دردِ من نمیخورده .اگر شوهرت با خیاطی کردنت موافق نبود چیکار می کنی؟ همسر من باید کسی باشه که علاقه ی زیادی به هنر داره و ارزش واقعی هنرو درک میکنه چون من زندگیم با هنر گره خورده و یه جورایی هنر هویت منه و اگه با کسی ازدواج کنم که ارزشی برای کارهام قائل نیست و میخواد هنرهامو سرکوب کنه رسما نابود میشم .اگر شوهرت به صورت بی پایانی قدرتمند و حمایتگر بود دوست داری دنبال کدوم یکی از رویاهات بری؟ میرم دنبال هنرِ دوبله چون واقعا استعدادشو دارم .ببخشید آهو جون می دونم که سوالام یکمی زیادی شخصی شد، اگر صلاح دونستی به بعضی ها جواب ندهتو بخش بعدی احتمالا در مورد نحوه ارتباطت با بچه ی آیندت سوال می کنم راحت باش عزیزم موفق باشی. شما هم همینطور .