خانه
5.15K

شعر طنز

  • ۱۳:۲۲   ۱۳۹۲/۱۰/۵
    avatar
    یک ستاره ⋆|1262 |1214 پست

    مهندس


    گرفتم بعد عمری مدرکی چند

    و اینجانب شدم حالا مهندس

    ندانستم که ریزد از چپ و راست

    ز پایین و از آن بالا مهندس

    غضنفر گاری اش را هول نمیداد

    د یالا هول بده یالا مهندس

    تقی هم چونه میزد کنج بازار

    نمی ارزه واسم والا مهندس

    به مرد قهوه چی میگفت اصغر

    دو تا چایی قند پهلو مهندس

    شنیدم کودکی میگفت در ده

    به مردی با چپق خالو مهندس

    ز جنب دکه ای بگذشت مردی

    صدا آمد " آب آلبالو مهندس "

    خلاصه میخورد خون جماعت

    همیشه بدتر از زالو مهندس

    شنیدم با تشر میگفت معمار

    به آن وردست حمالش مهندس

    همین مانده که از فردا بگویند

    به گوساله و امثالش مهندس

    یهو یاد سکینه کردم ای داد

    فدای آن لب و خالش مهندس

    شنیدم که عمل کرده دماغش

    خبر داری از احوالش مهندس؟!

    شنیدم بعد تنظیمات بینی

    بهش میگن همه خانوم مهندس

    سرت رو درد آوردم من مهندس

    سخن از هر دری اومد مهندس

    یکی سیگار میخواد اون سمت دکه

    برو که مشتری اومد مهندس

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان