خانه
5.16K

اینبار قول بدهیم که نخندیم …

  • ۱۰:۵۰   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

    اینبار قول بدهیم که نخندیم …



                                   101349 اینبار قول بدهیم که نخندیم ...

    به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب


    نخند


    به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.


    نخند


    به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.


    نخند


    به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.


    نخند


    به دستان پدرت،


    به جاروکردن مادرت،


    به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،


    به راننده ی چاق اتوبوس ،


    به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،


    به راننده ی آژانسی که چرت می زند،


    به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،


    به مجری نیمه شب رادیو،


    به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،


    به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،


    به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،


    به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،


    به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،


    به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،


    به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،


    به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،



    به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،


    به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،


    به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،


    به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،


    به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی،


    نخند


    نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی


    که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند


    آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!


    آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،


    بارمی برند،


    بی خوابی می کشند،


    کهنه می پوشند،


    جارمی زنند


    سرما و گرما می کشند،

    وگاهی خجالت هم می کشند،…….خیلی ساده




    ویرایش شده توسط mona mona در تاریخ ۲۴/۶/۱۳۹۳   ۱۲:۰۱
  • leftPublish
  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    آزِِِِیـــــــــــنـاااا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|13810 |7289 پست
  • ۱۱:۰۱   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
  • ۱۱:۰۵   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    h
    دو ستاره ⋆⋆|6236 |2085 پست
    خیلی قشنگه
    کاش یاد بگیریم که دنیا ارزششو نداره
  • ۱۱:۱۱   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
  • ۱۱:۲۷   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    Arusha
    دو ستاره ⋆⋆|6112 |2848 پست
    قشنگ بود
  • leftPublish
  • ۱۱:۵۵   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    peranses
    کاربر جديد|124 |98 پست
    متاسفانه مردم ما خیلی راحت به بقیه میخندند .
    کشکی یکم تو این جور موارد فرهنگ سازی شه
  • ۱۲:۰۳   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست

  • ۱۳:۴۴   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    samirajoon
    کاربر جديد|30 |18 پست
    عزیزم من هیچ وقت به این چیزا نخندیدم و نمی خندم. همه شون قلبم و به درد میاره.

    به جز............ یکیشون که فقط عصبانیم می کنه... اونم اون مغازه داریه که تا قرون آخر پولش و از آدم می گیره و آدم می دونه کلی پول خرد داره ولی باز به جای بقیه پول به آدم آدامس و آب نبات می ده. این که فکر می کنه از بقیه ی آدما محق تره و هیچ کی به اون پول خردا محتاج نیست جز خودش. از کجا معلوم یه بیچاره ای با پول کمش روی همینا حساب باز نکرده باشه که آخر ماه پول کم نیاره؟ به ز.ر می خوان جنسشون و به آدم بفروشن.

    من خودم یه بار می خواستم سر صبح سوار اتوبوس شم واسه این که خرد نداشتم و نمی خواستم راننده رو سر صبح کلافه کنم رفتم یه سوپرمارکت و یه کیک ورداشتم و یه 5000 تومنی به مغازه دار دادم. طرفم نامردی نکرد گفت کیک 4500 به جای بقیه پول یه آدامس 500 تومنی داد. بهش گفتم بقیه پول می خوام آنچنان بد نگاهم کرد ... ولی منم حق به جانب نگاهش کردم و گفتم که قصدم از کیک خریدن همون پول خرده بوده. گفت ندارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!! منم کیک و گذاشتم پولم و گرفتم برگشتم. گفتم با راننده بهتر می شه کنار اومد. باز اونا انصاف دارن.

    به نظرم باید همه همون آدامس و آب نباتا رو نگه دارن دفعه ی دیگه که می خوان خرد بدن همون و به جاش به طرف بدن.

    زیباکده
    mona mona : 

    اینبار قول بدهیم که نخندیم …





                                   101349 اینبار قول بدهیم که نخندیم ...



    به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب



    نخند



    به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.



    نخند



    به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.



    نخند



    به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.



    نخند



    به دستان پدرت،



    به جاروکردن مادرت،



    به همسایه ای که هرصبح نان سنگک می گیرد،



    به راننده ی چاق اتوبوس ،



    به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد،



    به راننده ی آژانسی که چرت می زند،



    به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش رابادمی زند،



    به مجری نیمه شب رادیو،



    به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره ی کنتور برقتان را بنویسد،



    به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جارمی زند،



    به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت می ریزد،



    به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی،



    به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان،



    به پسری که ته صف نانوایی ایستاده،



    به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچرشده،



    به مسافری که سوارتاکسی می شود و بلند سلام می گوید،





    به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس می دهد،



    به زنی که باکیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه وسبزی،



    به هول شدن همکلاسی ات پای تخته،



    به مردی که دربانک ازتو می خواهد برایش برگه ای پرکنی،



    به اشتباه لفظی بازیگرنمایشی،



    نخند



    نخند ، دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نابجای آدمها بخندی



    که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند



    آدمهایی که هرکدام برای خود وخانواده ای همه چیز و همه کسند!



    آدمهایی که به خاطر روزیشان تقلا می کنند،



    بارمی برند،



    بی خوابی می کشند،



    کهنه می پوشند،



    جارمی زنند



    سرما و گرما می کشند،

    وگاهی خجالت هم می کشند،…….خیلی ساده









    زیباکده

  • ۱۶:۰۳   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    دختر نازم نفس
    یک ستاره ⋆|2936 |1740 پست
    دقيقا ميخواستم همينا كه سميراجون نوشته بنويسم راحتم كردي!
    شوهر من يبار به مغازه داره گفت اي بابا اينكارا چيه مگه من به تو آدامس و شكلات دادم كه با آدامس جواب ميدي
  • ۱۶:۱۴   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    قصه*‌
    کاربر جديد|177
    من هیچوقت ازشون نمیگیرم اون اب نبات و ادامسو،میگم اینا بدرد من نمیخوره.چون واقعا هم من نمیخورم اسراف میشه میندازم دور....
  • leftPublish
  • ۱۶:۲۹   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51244 |36302 پست
    من میگیرم اما دفعه بعد اگه چیزی خواستم دیگه محاله برم اون مغازه
  • ۱۶:۳۴   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19959 |39378 پست
    اینا که خنده دار نیست!!!!
  • ۱۶:۳۷   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
  • ۱۸:۵۱   ۱۳۹۳/۶/۲۴
    avatar
    MHANjOon
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|17092 |8177 پست

  • ۰۸:۴۰   ۱۳۹۳/۶/۲۵
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48382 |46689 پست
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2025 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان