خانه
941K

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48310 |46689 پست

    درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

    من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

    فقط چند مورد :

    1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

    2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

    3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۸   ۱۸:۳۷
  • leftPublish
  • ۱۱:۵۴   ۱۳۹۶/۱/۲۸
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست

    تا 3 شماره یکی چالش جدید انتخاب کنه زووووووود

    1

    2

    2.75

    2.85

    2.999

    ویرایش شده توسط fatemeh.g21 در تاریخ ۲۸/۱/۱۳۹۶   ۱۱:۵۴
  • ۱۱:۲۰   ۱۳۹۶/۱/۳۱
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48310 |46689 پست

    ممنون از حضور هميشگي  دوستان 

    9393 

    ممنون 

    پریسا دنیای شکلک ها <a href='http://www.sheklakveblag.blogfa.com/' rel=http://www.sheklakveblag.blogfa.com/" />

    و اما ...

    چالش هفته آينده :

    در كودكي يا سالهاي دور آرزويي كرديد كه الان كه بهش فكر ميكنيد خنده تون بگيرهو طرز فكر اون زمانتون  براتون خنده دار باشه 

  • ۲۱:۳۱   ۱۳۹۶/۱/۳۱
    avatar
    ASEMAN
    سه ستاره ⋆⋆⋆|5562 |3448 پست
    اوووووول 😂😂😂

    من وقتی چهارم ابتدایی بودم همیشه آرزو داشتم پدرم سرایدار مدرسه ام بود، برای اینکه دختر سرایدار مدرسه مون همکلاسیم بود و وقتی شیفت بعدازظهر بودیم بلافاصله بعد از زنگ میرفت خونه و کارتون تماشا میکرد و من باید منتظر سرویس میشدم و تا میرسیدم خونه برنامه کودک که اون موقعها فقط ساعت 5بعدازظهر پخش میشد، تموم میشد و من هر روز کلی غصه میخوردم و این آرزو رو از ته قلبم میکردم.
    اما الان که بهش فکر میکنم کلی خندم میگیره، یکبار این آرزوی سالهای دور رو برای پسرم گفتم آن چنان نگاهی بهم کرد که معنیش این بود" واااااا مامان جان اینم شد آرزو 😏"
    خلاصه فهمیدم آرزوهای نسل من با نسل پسرم زمین تا آسمون فرق داره 😊
  • ۱۰:۰۱   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    نرگس z
    یک ستاره ⋆|2816 |1653 پست
    سلام من خودم چیزی یادم نمیادولی یه دوستی داشتم عینکی بودباشماره بالاشنیده بودارثیه آرزوداشت مامانوباباش ازهم جدابشن تاچشم اون خوب بشه
  • ۱۰:۳۲   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19755 |39377 پست
    من ارزو داشتم دندونامو سیم پیچی کنم اونموقع میگفتن سیم پیچی.
    دلم میخاست چون خیلی کلاس داشت. انقدر حسرت میخوردم دوست داشتم وقتی حرف میزنم سیم ها معلوم باشه. با خاله ی کوچیکم پلاستیکه روکشه سیم برق رو باز میکردیم و یه تارش رو برمیداشتیم میزاشتیم لای دندونمون ک مثلا سیم پیچیه 😑
  • leftPublish
  • ۱۰:۳۵   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    رهام 💙دنیز💕
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|19755 |39377 پست

    یه ارزوی دیگه هم داشتم این بود ک دوست داشتم یه بمب بخوره وسط مدرسه . البته تا اول دبیرستان اینجوری بود بعدش دیگه برام عادی شد

    الانم خندم نمیگیره از این ارزوم . واقعا از مدرسه بدم میاد خیلی زیاد

    ویرایش شده توسط رهام 💙دنیز💕 در تاریخ ۲/۲/۱۳۹۶   ۱۰:۳۶
  • ۱۴:۳۴   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست
    من زمانی که خیلی بچه بودم یه دوستی داشتم به اسم مونا که یه عروسکِ بزرگ داشت البته عروسکش خیلی داغون بود اما اون زمانا عروسکهای بزرگ خیلی کم بود و اکثر عروسکها مثل عروسکای من کوچیک بودن . دلم میخواست یه شبانه روز جای من و اون عوض بشه و من تبدیل بشم به مونا و تو خونه شون یه عالمه با عروسکش بازی کنم
  • ۱۵:۰۰   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    نرگس z
    یک ستاره ⋆|2816 |1653 پست

    زیباکده
    رهام💝دنیز💖 : 

    یه ارزوی دیگه هم داشتم این بود ک دوست داشتم یه بمب بخوره وسط مدرسه . البته تا اول دبیرستان اینجوری بود بعدش دیگه برام عادی شد

    الانم خندم نمیگیره از این ارزوم . واقعا از مدرسه بدم میاد خیلی زیاد

    زیباکده

    1618

  • ۱۵:۰۶   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست

    من بیشترین آرزوهایی که داشتم همه ش این بود که میتونستم برم یکی از شخصیت های اصلی کارتون ها و فیلم ها بشم. مثلا توی دکتر ارنست منم بودم، یا توی ترمیناتور 2 یا ...

    ویرایش شده توسط بهزاد لابی در تاریخ ۲/۲/۱۳۹۶   ۱۵:۱۸
  • ۱۵:۱۹   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    کژالکاپ آشپزی 
    یک ستاره ⋆|3760 |1786 پست

    یکی از آرزوهای خنده دار بچگی من این بود که خیلی اتفاقی یه چیزی باعث یه زخم خطی عمیق رو یکی از گونه هام بشه! بخیه بشه و جاش بمونه! چند بار سعی کردم با یه چاقو کوچیک خط بندازم نشد!!!!!!! فقط جای قرمزیش میموند و بعد یه مدتم خوب میشد اصلا جاش نمیموند! یه چیزی مثل این! البته زاویه زخم مورد علاقه من با این فرق داشت! عکس بعدی زاویه زخم مورد علاقه من بود! البته هنوزم خیلی بدم نمیاد!

  • leftPublish
  • ۱۵:۳۰   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    کژال : 

    یکی از آرزوهای خنده دار بچگی من این بود که خیلی اتفاقی یه چیزی باعث یه زخم خطی عمیق رو یکی از گونه هام بشه! بخیه بشه و جاش بمونه! چند بار سعی کردم با یه چاقو کوچیک خط بندازم نشد!!!!!!! فقط جای قرمزیش میموند و بعد یه مدتم خوب میشد اصلا جاش نمیموند! یه چیزی مثل این! البته زاویه زخم مورد علاقه من با این فرق داشت! عکس بعدی زاویه زخم مورد علاقه من بود! البته هنوزم خیلی بدم نمیاد!

    زیباکده

    از همون بچگی خل و چل بودیا 3 فک کن این خط روی صورتت بود دیگه رییست چیا که از دستت نمیکشید! دیگه اصلانم جرات نمیکرد چیزی بگه. رزمی کارم میشدی در حد کژی ساعی.

  • ۱۵:۳۲   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    یه چالش فوری، وسط چالش دیگران. Breaking Challenge :
    کژی لطفا عکس پروفایلت رو تغییر بده
  • ۱۵:۴۴   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    mona monaکاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48310 |46689 پست
    زیباکده
    کژال : 

    یکی از آرزوهای خنده دار بچگی من این بود که خیلی اتفاقی یه چیزی باعث یه زخم خطی عمیق رو یکی از گونه هام بشه! بخیه بشه و جاش بمونه! چند بار سعی کردم با یه چاقو کوچیک خط بندازم نشد!!!!!!! فقط جای قرمزیش میموند و بعد یه مدتم خوب میشد اصلا جاش نمیموند! یه چیزی مثل این! البته زاویه زخم مورد علاقه من با این فرق داشت! عکس بعدی زاویه زخم مورد علاقه من بود! البته هنوزم خیلی بدم نمیاد!

    زیباکده

    چه جالب كژال جان 

    حالا من  هم همش دوست داشتم يه بلايي سر بينيم  بياد مثلا تو بازي سعي ميكردم بينيم مورد اصابت توپ قرار بگيره يه توي ماشين صندلي جلو مينشستم كمربند نمي بستم تا وقتي ماشين ترمز كرد من با بيني برم تو شيشه 4

    و اين آرزوي من هم از اونجا نشات ميگرفت كه من با بينيم مشكل داشتم و دلم ميخواست عمل كنم ولي همه ميگفتن بينيت كه مشكلي نداره براي همين هميشه آرزو ميكرم يه بلايي سر بينيم بياد كه به طبع اون مجبور به عمل بيني بشم 94

  • ۱۶:۰۳   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    بچه ها خیلی آرزوهای بچگیتون باحال بود، مردم از خنده
  • ۱۶:۰۴   ۱۳۹۶/۲/۲
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    من وقتی کوچیک بودم همیشه آرزو می کردم که یه کارت داشته باشم و توی مدرسه نشون بدم و مستقیم برم تو کلاس و هیچ وقت سر صف واینستم خیلی از صف صبحگاه بدم می یومد
  • ۱۱:۱۷   ۱۳۹۶/۲/۳
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست

    من کوچولو که بودم ی مرده همسایمون بود دوست بابامم بود همش فکر میکردم امامه تا میومد میگفتم امام امام اومد کوچیک بودم دیگه زیاد عقل و هوش درست و حسابی نداشتم که بعد ها که بزرگ شدم انقدم ازش بدم اومده بود که نگو هخخخ تو کوچیکی برام امام بود تو بزرگی دیو
    یا مثلا کوچولو بودم فکر میکردم زمین الکی میگن گرده زمین خیلیم صافه اگه گرد بود که ما همش شوت میشدیم اینور و اونور پس گرد نیست خیلیم صافه هرکیم که میومد بهم بگه دارم اشتباه میکنم باهاش برخورد شدید فیزیکی میکردم که ن تو الکی میگی فکر میکنی من بچه ام نمیفهمم اینچیزارو

    ویرایش شده توسط fatemeh.g21 در تاریخ ۳/۲/۱۳۹۶   ۱۱:۱۸
  • ۱۱:۵۰   ۱۳۹۶/۲/۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    fatemeh.g21 : 

    من کوچولو که بودم ی مرده همسایمون بود دوست بابامم بود همش فکر میکردم امامه تا میومد میگفتم امام امام اومد کوچیک بودم دیگه زیاد عقل و هوش درست و حسابی نداشتم که بعد ها که بزرگ شدم انقدم ازش بدم اومده بود که نگو هخخخ تو کوچیکی برام امام بود تو بزرگی دیو
    یا مثلا کوچولو بودم فکر میکردم زمین الکی میگن گرده زمین خیلیم صافه اگه گرد بود که ما همش شوت میشدیم اینور و اونور پس گرد نیست خیلیم صافه هرکیم که میومد بهم بگه دارم اشتباه میکنم باهاش برخورد شدید فیزیکی میکردم که ن تو الکی میگی فکر میکنی من بچه ام نمیفهمم اینچیزارو

    زیباکده

    ههههه 16 این هوش تو فکر کنم خیلی خانواده رو اذیت کرده. کلا این هوشت خیلی اذیت میکنه 4 البته کامل به چالش وفادار نبودیا چون باید از آرزوهای بچگیت که الان بهش میخندی میگفتی اما خوب خیلی خنده دار بود ایول 15

  • ۱۲:۱۶   ۱۳۹۶/۲/۳
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    زیباکده

    ههههه 16 این هوش تو فکر کنم خیلی خانواده رو اذیت کرده. کلا این هوشت خیلی اذیت میکنه 4 البته کامل به چالش وفادار نبودیا چون باید از آرزوهای بچگیت که الان بهش میخندی میگفتی اما خوب خیلی خنده دار بود ایول 15

    زیباکده

    نخیرم اونموقع کوچولو بودم الان واسه خودم کلی هوش دارم تازه ذخیره ام دارم17

    خوب کلا من زیاد ارزو نمیکردم یادم نمیاد ازویی داشته باشم تو کوچیکی شایدم  این بود که در اینده ی دکتر جراح خفن بشم دل و روده مردمو بریزم بیرون یا مکانیک بشم دل و روده ماشینو بکشم بیرون که نشد دیگه اونم ارزو نبود دوست داشتم 

  • ۱۰:۴۲   ۱۳۹۶/۲/۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    آسمان تو باید چالش رو انتخاب کنی
  • ۱۰:۴۳   ۱۳۹۶/۲/۶
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    البته برای شنبه. برو تو فکرش
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان