خانه
941K

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48310 |46689 پست

    درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

    من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

    فقط چند مورد :

    1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

    2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

    3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۸   ۱۸:۳۷
  • leftPublish
  • ۰۰:۰۲   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    آهو : 
    پس چی شد این چالشِ جدید؟
    بهزاد کجاست؟
    زیباکده

    آهو تو چی آهنگی که فکر کنی با لباس عروس میای اما ... 20 شده باشی نداری؟ 4

  • ۰۰:۰۳   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    arnina : 

    خدا نیامرزدت بهزاد هیچی واسه ی من نزاشتی ........................................

    پس من یه خرما دیگه بردارم . 4

    زیباکده

    همین که مث آسمان و آهو یه کاریم سرت ننداختم برو خداتو شکر کن 10

  • ۰۰:۰۴   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    arnina : 

    نوشان یه کم بیشتر برداره چون فامیلیم الان.

    چجوریا ؟؟؟؟؟توضیح بیشتر لطفا

    زیباکده

    برای اینکه از حرفام سر دربیاری به داستانی که نوشتیم باید مراجعه کنی در تاپیک ادامه ش رو بنویس 4

  • ۰۰:۰۴   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    هلما : 

    اقا بهزاد خوشمان امد21

    زیباکده
    زیباکده

    خیلی ممنون 26 دیگه سنگ تموم بذاریدا. شما تو کدوم بخش هنر داری، یه گوشه کارو بگیر.

  • ۰۰:۱۰   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    خوب چالش من :
    ما وقتی دبیرستان بودیم با بچه های دایی و خاله و ... یه آهنگی بود که خیلی ازش بدمون میومد اما برای اذیت کردن هم، هی پلیش میکردیم. بعد یه شب خودجوش آهنگ رو پلی کردیم و با تمام انرژی و ذوق کلی باهاش رقصیدیم و از خنده روده بر میشدیم. دست آخر دیگه 10 بار پشت هم اجرا شد آهنگ و ما دیگه رقص که نه باهاش حرکات ابداعی میزدیم و مخندیدیم. هنوزم وقتی بچه های دایی و خاله رو میبینیم سریع میگیم : دل پریشون پریشون پریشون، وای دلم خون شد وای دلم خون
    http://dl.tehranmusic.info/Full/A/Amo/Amo - Sargozasht/02 - Dele Man.mp3

    خواننده ش رو هم درست نمیشناسم اما بهش میگم مجید! آخه این چه کاری بود کردی؟ این چه آهنگیه خداییش آخه؟!
  • leftPublish
  • ۱۲:۱۴   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    هلما
    یک ستاره ⋆|2247 |1465 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    هلما : 

    اقا بهزاد خوشمان امد21

    زیباکده
    زیباکده

    خیلی ممنون 26 دیگه سنگ تموم بذاریدا. شما تو کدوم بخش هنر داری، یه گوشه کارو بگیر.

    زیباکده

    باشه چشم . من تایپک های خیاطی رو دنبال میکنم و در حال حاضر هنر خیاطیم رو دارم با کمک اهو جون تکمیل میکنم .

    گوشه کدوم کارو باید گرفت ؟25

  • ۱۳:۵۳   ۱۳۹۶/۹/۱۱
    avatar
    هلما
    یک ستاره ⋆|2247 |1465 پست

    اهم اهم ...

    ببخشید گلوم گرفته بود دوستان .حدود 3سال و اندی پیش در دوران دبیرستان روز تولدم بود و بچه های کلاس در یک تصمیم آنی قرار بر این گذاشتن که اهنگ اقای علیرضا روزگار (ناری ناری )رو برام بخونن و ادا بازی دربیارن و به جای شمع هم با کبریت کاغذ آتیش میزدن و منم باید فوت میکردم .این قرارا گذاشته شد .از اون طرف یه مدیری داشتیم بیا و ببین دندونش همانند گراز (البته بچه ها این اسم رو دندونش گذاشته بودن .من بچه مثبتی بودم و از این حرفا نمیزدم بعله) و مقنعه ایی که در اثر اینور اونور شدنش خط وسط مقنعه رفته بود به سمت گوش و عینکی که دارای فرم کلفت سیاه بود و مقنعه رو شبیه خانم دارابی در فیلم ورود اقایان ممنوع پوشیده بود ( حالا خودتون دیگه این خانم مدیر رو تصور کنید ).بالاخره وقت تولد گرفتن شد .فک کنید یکی از بچه ها جارو برداشته بود و شبیه میکروفون گرفته بود جلوش و ترانه رو میخوند بچه هاهم باهاش همخونی میکردن و یکی از بچه هاهم تی برداشته بود و مثلا گیتار میزد جون خودش . خلاصه روده بر شده بودیم که شروع کردن کاغذ اتیش بزنن . داشتم کاغذارو فوت میزدم که مدیرمون وارد شد .(قیافه هارو خودتون تصور کنید شبیه چالش مانکن شده بودن ) یهو دیدم سریع بچه ها بدون اینکه مدیر بفهمه کاغذهای نیمه سوخته و ریختن سطل زباله و سریع درش رو بستن .حالا خانم مدیر داشت بازخواست میکرد که ازشما دخترهای بزرگ بعیده و هم سنو سالای شما دارن بچه بزرگ میکنن و اونوقت شما خودتون رو یکی باید بزرگ کنه و ازاین حرفا .حالادراین بین از کناره های در سطل دود بیرون میومد و یه بوی سوختگی تو کلاس پیچیده بود و بچه ها هم با هم پچ پچ میکردن و ریز ریز میخندیدن ومنم داشتم از خنده منفجرمیشدم که خانم مدیر متوجه صورت کبودم شدو گفت مواظب باش نترکی و با این حرفش کلاس رفت رو هوا و بااین توصیفات بازم متوجه بوی سوختگی نشدو بیرون رفت و ماهم سریع سطل و به حیاط رسوندیم و زنگ بعد سطل زباله رو با یه کلاس دیگه عوض کردیم تا کسی متوجه چیزی نشه .تنبیه این کارمون هم این شدش که اون سال همه ی مدرسه رفتن اردو و کلاس مارو نبردن . خانم مدیر بد تلافی کرد بددددددد.9

    http://dl.jahan-music.com/direct/music/95/dl/Alireza Roozegar - Nari Nari.mp3

    واقعا حرفی ندارم که به این اقای خواننده بزنم .

    ویرایش شده توسط هلما در تاریخ ۱۱/۹/۱۳۹۶   ۲۲:۱۲
  • ۱۴:۱۱   ۱۳۹۶/۹/۱۲
    avatar
    محسن 125
    کاربر فعال|646 |235 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 

    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ....سپاس 44

    هنر نزد ایرانیان است وبس :)

    روی سخنم به اون عزیز هنر منده :)

    نمیدونم چرا این آهنگی که گفتی ....من برد به دوره ویدئو ...فیلم بزرگ 

    یادت میاد شو ترانه وطپش رو ...سال 70 به بعد ...طرف توی ال ای نشسته بود به عشق ایران 

    میخوند ...بعد معلوم میشد ...قاچاقی توی بار کشتی از کوبا رفته مکزیک ..از مکزیک به تگزاس ....از 

    تگزاس به فلوریدا ...از فلوریدا به نودا ...از نوادا به واشینگتون ...بعد ازواشینگتون برگشته نوادا...

    بعد از نوادا برگشته فلوریدا ...بعد از فلوریدا با قطار 8:35 دقیقه کالیفورنیا ...رفته ال ای :)

    مشگل نقشه خونی داشته این بزرگوار :) و چون ایرانی هم بوده از کسی آدرس نپرسیده 

    حالا از کل این سفر و داستان دو هفته نگذشته ...اومده یع آهنگ خونده برای این که ...میس هوم ...

    یعنی دلتنگ وطن شده :)

    این و واسه دهه هفتادیا میگم ...زمان ما ...واسه هیچی برنامه شاد نبود ...حتی نوروز 

    این باعث میشد ...شما در بدر همچین شو ها و برنامه های باشی تا یع آهنگ شاد رو با هنرمند 

    اجراکنندش ببینی و یکم از فضای دور برت رها شی  و کیف کنی 

    اگه الان تلویزیون برای قرعه کشی جام جهانی ...خانم با استین حلقه ای نشون میده 

    زمان ما ...اکثر خانم های صدا سیما همه یع پا مربی تایلند بودن 

    روزگاری داشتم :)

  • ۱۴:۵۴   ۱۳۹۶/۹/۱۲
    avatar
    محسن 125
    کاربر فعال|646 |235 پست
    زیباکده
    هلما : 

    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ...سپاس 44

    میدونی واقعن دارم به چی فک میکنم ...

    اول بابت توضیح کامل و شرح واقعه ممنونم 

    دنیای دخترا چقد با دنیای پسرآآ فاصله داره ...

    ببین اگه یع همچون اتفاقی توی مدرسه پسرونه رقم میخور ...مثلن یع آتیش بازی کوچولو 

    تا قبل از اینکه مدیر یا معلم بفهمه 

    اگه دمه دست باشه چند تا سیب زمینی برای تنوری شدن توی اون سطل آشغال میندازن 

    بعد همه دور سطل وایمستن که هم کسی دستبرد نزنه و هم گرم بشن ...که مطمعن باش 

    سر همین دور سطل وایستادن ...چند تا ضد وخورد ملو رخ میده :)

    در همین حین ...کاغذ و مقوا ...کتاب درسی بچه خر خون کلاس (همیشه بچه خر خون 

    عامل نفوذی محسوب میشن ..همیشه ...این یع قانونه :)..اگه بشه خودش رو هم میندازن توی سطل 

    در همین حین ..معمولن بچه های کلاس بغل که همیشه هم پیمان این تیپ کارا هستن ...

    اون ها هم اضافه میشن ....و چند نفر هم توی راه رو کشیک میدن تا ببین کی میاد بالا ..مدیر معلم ...ناظم 

    خلاصه ...خبر میدن که اقای فلانی داره میاد بالا ...

    چند تا راه حل همیشه اتفاق میفته 

    1-سطل اشغال رو از همون بالا بندازن پایین ...به امید اینکه به کسی آسیب نمیرسه :)

    2-اگه پنجره باز بشه ...که معمولن بعیده ...چون چنان گارد کشی میکنن که کسی نتونه فرار کنه 

    بندازن تو ی کوچه 

    3- چند نفر که معمولن بصورت خودجوش همیشه فعالیت میکنن ...یجوری سطل رو خاموش کنن (نمی تونم بگم چجوری :)

    خلاصه ....

    مدیر یا ناظم میاد ...میگه کار هر کی هست بگه ...

    از کسی صدا در نمیاد ...بعضی ها هم میگن کار بعد از ظهریاست 

    خلاصه ....چند نفر رو انتخاب میکنه ...بعد چکی لگدی میکنه ...و میبره دفتر 

    اگه افراد سر شناس کلاس توی شرارت باشن ...همه مطمعنن که زیر شکنجه دوم میارن و الا هرچه باد آ باد 

    خلاصه..همین داستان ها شیرین دو زنگ کلاس رو میگیره و همه شاد و خندان میرن واسه فردا ببینن چکار باید بکنن :))

  • ۲۰:۰۰   ۱۳۹۶/۹/۱۲
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 

    حالا که من مردم، کاپ آشپزیم رو میدم به آهو که از حسودی نمیره چون من خیلی آشپزیم بهتره، بعد بمیره چارتا لباس معلوم نیست قشنگم باشن یا نه برسه به چار نفر نفرینش کنن، نفریناش به ما هم اصابت کنه.

    از آسمان و ریتای خدا بیامرز و دیگران هم میخوام برای آبرو داری کنن و یه سفره بندازن ازینور زیباکده تا اونورش، آهو هم یه سری تزییان انجام بده که قشنگ باشه فقط خراب کاری نکنی
    آقای امینی هم بگید یه ربان مشکی کج بزنه گوشه زیباکده برای 1 هفته. دیگه خلاصه جون شما و روح قبله عالم. هر کاری میتونید انجام بدید.

    زیباکده

    کاپِ آشپزیتو بده به عمه جونت من خودم کاپِ کاربرِ نمونه ی سایتو دارم میدونی یعنی چی؟ یعنی بیف استیک با سس قارچ و مخلفات دیگه به اون نیمرویی که تو درست کردی و همه از سرِ دلسوزی بهش رای دادن چه نیازی دارم ؟ ایششششش

    بچه پررو عوض اینکه یه چیزی برامون به ارث بذاری بعد از مرگتم میخوای ازمون بیگاری بکشی؟ 31

    نگران نباش وقتی مُردی تو همین باغچه ی زیباکده خاکت میکنیم به کسی ام خبر نمیدیم که مزاحمتی براشون ایجاد نشه خودشون بعد از یکی دو هفته که در آرامش کامل بودن میفهمن دلیل آرامششون نبودِ تو بوده و برات یه فاتحه میخونن :))))) یوهاهاهاها37

  • leftPublish
  • ۲۰:۰۲   ۱۳۹۶/۹/۱۲
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست
    زیباکده
    محسن 125 : 
    زیباکده
    arnina : 


    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ...سپاس 44

    خداوکیلی آهنگش قری ه :)

    منم اگه جای اون خانم تپل با نیم کیلو آرایش بودم و مطمعنن با مغادریر ارزشمندی از طلا به دست وبال 

    میرفتم وسط ...حرکات موزون در حد مسابقات  استعداد یابی آمریکا انجام میدادم :)

    البته من توانایی زیادی در حرکات موزون ندارم ...تمرین کردم آآآ ولی چیکار کنم حول میشم 

    یاده عروسی دوستم افتادم ...خلاصه ....گفتن فلانی بیا کنار داماد تو هم یع قری بده 

    توی فیلم برداری باشه ...واسه خاطره ...منم رفتم و چند تا حرکت مختصر از توانای هام رو عرضه کردم 

    چند روز بعد که رفتم خونشون ...گفتن بیا فیلم عروسی رو نگاه کنیم ...همه چی خوب بود تو فیلم تا به رقص من رسید 

    شما یع قورباغه رو بنداز تو  شیشه ترشی ...ببین چجوری بالا پایین میپره ...هر از گاهی هم به شیشه میچسبه ....

    اگه درست تصور کنی ...این مجموعه رقص اینجانب در عروسی رفیقم بود :)

    خدا شاهده خانومش از بس خندید کبود شده بود ...ولی شاید باورتون نشه من کلن از رقص خودم خوشم اومده بود 

    بخصوص از اون حرکت گردن خودم که چند روزی تمرین کرده بودم که مثل جمیله بشه :))

    خلاصه :))

    زیباکده

    واااای خدای بزرگ 15

    باور کن منم که اون فیلمو ندیدم از تصورش انقد خندیدم که کبود شدم 16

  • ۲۰:۲۱   ۱۳۹۶/۹/۱۲
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست
    راستش من وقتی فهمیدم چالش این هفته چیه اولین آهنگی که اومد تو ذهنم اون آهنگ مکابیز بود که میگفت به اووووونجایی رســـــــــــیدم که مرگ آســــــــــــونه .... یادم اومد که مکابیز اولین عشقِ من و اکثرِ دخترای اون زمان بود مخصوصا شوهایی که اجرا میکرد و اون لگدی که آخرِ ویدیوهاش میپرید بالا و نثارِ هوا میکرد که واقعا عالی بود یعنی همه ی ما جونمون براش درمیرفتا به قولِ آقا محسن جیغ و دست و هورا اون وسطا هم چند نفری غش میکردنو
    خلاصه انقد رفتم تو اون حال و هوا که رفتم تو یوتیوب و ویدیوشو دانلود کردم و دیدم .
    جاتون خالی انقد خندیدم که نگو و نپرس ( البته جا داره همینجا از صاحبِ این چالش یعنی آقا محسن کمال تشکر و جمالِ قدردانی رو به جا بیارم که باعث و بانیِ این شادیِ مضاعف بودن )
    یعنی به حدی اون حرکاتی که اون زمانا براش میمردیم و فکر میکردیم تهِ جذابیته مسخره و احمقانه بود که همزمان با خنده های مکرر چند تا شاخ هم درآوردم که ما اون زمان چرا عاشق این مردک شده بودیم ؟
    بعدش که شما دوستان از خاطرات عروسی گفتید یادِ عروسیِ داییم افتادم که خیلی سال پیش تو خونه ی خودمون برگزار شده بود . یادمه اونموقع یه سری فک و فامیل اومدن خونمون که ما تا حالا ندیده بودیمشون . یکی از همین فامیلهای بی نام و نشون هم دخترِ عمه بزرگه ی مادرم بود . این بنده خدا وسط عروسی درخواست آهنگ باباکرم داد بعدشم از جاش بلند شد و با کلاهی که همراهِ خودش آورده بود جمیله وار شروع کرد به رقصیدن
    حالا حرکت چرخشیِ سر و دستای 180 درجه بازی که بقیه ی رقصنده ها رو مثل جارو میزد کنار بماند ... ما محو تماشای لب و لوچه ش شده بودیم که به طرز عجیب غریبی تکون میخوردن اونموقع که همه ی ما از خنده پخش زمین شدیم اما بعد از عروسی که یکم تونستیم خودمونو جمع و جور کنیم از مامانم پرسیدیم که جریان چی بود این بنده خدا چه مشکل و بیماریِ حادی داشت که لب و دهنش این شکلی میشد ؟ مامانمم گفت یه جمیله نامی اون زمانا بوده که لبشم همراه با بقیه ی اعضای بدنش حرکات موزون انجام میداده . خلاصه فردای اون روز خبر آوردن که جمیله وقتی فهمیده همچین تقلیدی از حرکاتش شده خودشو از ساختمون 400 طبقه پرت کرده پایین
  • ۱۱:۰۵   ۱۳۹۶/۹/۱۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    خوب چالش من :
    ما وقتی دبیرستان بودیم با بچه های دایی و خاله و ... یه آهنگی بود که خیلی ازش بدمون میومد اما برای اذیت کردن هم، هی پلیش میکردیم. بعد یه شب خودجوش آهنگ رو پلی کردیم و با تمام انرژی و ذوق کلی باهاش رقصیدیم و از خنده روده بر میشدیم. دست آخر دیگه 10 بار پشت هم اجرا شد آهنگ و ما دیگه رقص که نه باهاش حرکات ابداعی میزدیم و مخندیدیم. هنوزم وقتی بچه های دایی و خاله رو میبینیم سریع میگیم : دل پریشون پریشون پریشون، وای دلم خون شد وای دلم خون
    http://dl.tehranmusic.info/Full/A/Amo/Amo - Sargozasht/02 - Dele Man.mp3

    خواننده ش رو هم درست نمیشناسم اما بهش میگم مجید! آخه این چه کاری بود کردی؟ این چه آهنگیه خداییش آخه؟!
    زیباکده

    15

  • ۱۱:۱۲   ۱۳۹۶/۹/۱۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    محسن 125 : 
    زیباکده
    هلما : 

    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ...سپاس 44

    میدونی واقعن دارم به چی فک میکنم ...

    اول بابت توضیح کامل و شرح واقعه ممنونم 

    دنیای دخترا چقد با دنیای پسرآآ فاصله داره ...

    ببین اگه یع همچون اتفاقی توی مدرسه پسرونه رقم میخور ...مثلن یع آتیش بازی کوچولو 

    تا قبل از اینکه مدیر یا معلم بفهمه 

    اگه دمه دست باشه چند تا سیب زمینی برای تنوری شدن توی اون سطل آشغال میندازن 

    بعد همه دور سطل وایمستن که هم کسی دستبرد نزنه و هم گرم بشن ...که مطمعن باش 

    سر همین دور سطل وایستادن ...چند تا ضد وخورد ملو رخ میده :)

    در همین حین ...کاغذ و مقوا ...کتاب درسی بچه خر خون کلاس (همیشه بچه خر خون 

    عامل نفوذی محسوب میشن ..همیشه ...این یع قانونه :)..اگه بشه خودش رو هم میندازن توی سطل 

    در همین حین ..معمولن بچه های کلاس بغل که همیشه هم پیمان این تیپ کارا هستن ...

    اون ها هم اضافه میشن ....و چند نفر هم توی راه رو کشیک میدن تا ببین کی میاد بالا ..مدیر معلم ...ناظم 

    خلاصه ...خبر میدن که اقای فلانی داره میاد بالا ...

    چند تا راه حل همیشه اتفاق میفته 

    1-سطل اشغال رو از همون بالا بندازن پایین ...به امید اینکه به کسی آسیب نمیرسه :)

    2-اگه پنجره باز بشه ...که معمولن بعیده ...چون چنان گارد کشی میکنن که کسی نتونه فرار کنه 

    بندازن تو ی کوچه 

    3- چند نفر که معمولن بصورت خودجوش همیشه فعالیت میکنن ...یجوری سطل رو خاموش کنن (نمی تونم بگم چجوری :)

    خلاصه ....

    مدیر یا ناظم میاد ...میگه کار هر کی هست بگه ...

    از کسی صدا در نمیاد ...بعضی ها هم میگن کار بعد از ظهریاست 

    خلاصه ....چند نفر رو انتخاب میکنه ...بعد چکی لگدی میکنه ...و میبره دفتر 

    اگه افراد سر شناس کلاس توی شرارت باشن ...همه مطمعنن که زیر شکنجه دوم میارن و الا هرچه باد آ باد 

    خلاصه..همین داستان ها شیرین دو زنگ کلاس رو میگیره و همه شاد و خندان میرن واسه فردا ببینن چکار باید بکنن :))

    زیباکده

    15 خیلی جالب بود!

  • ۱۱:۲۸   ۱۳۹۶/۹/۱۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    من نمی تونم خوب تو این چالش شرکت کنم چون همچین خاطره هایی ندارم ولی کلا می گم که چه موسیقی هایی دوست نداشتم.
    بچه ها من قدیما از آهنگ های شماعی زاده خیلی بدم میومد! از بس بدم میومد اصلا یادم نیست شعرهاش چی بود!
    یه چیزی بود تو مایه های دل من هوس زطب کرده! واااااااااااااااااااای اینو میشنیدم موهام سیخ می شد! یه آهنگی هم بود که یه موزیک ویدئو براش ساخته بودن که پی ام سی یا یه کانال اینجوری شب و روز نشون می داد که نمی دونم خوانندش کی بود ولی می گفت: از اون بالا کفتر میایه! واااای اینو هم می شنیدم کلا بنفش و سبز می شدم!
  • ۱۲:۵۰   ۱۳۹۶/۹/۱۴
    avatar
    محسن 125
    کاربر فعال|646 |235 پست
    زیباکده
    آهو : 

    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ...سپاس 44

    مخلصیم :)

    باز مکابیز لباس ها و ادا بازیاش از اندی و آصف نرمال تر و معقول تر بود :)

    من هنوز نتونستم درک کنم چرا اندی توی کلیپ بلائه با کروس ...اون کاپشن خلبانی 

    قرمز رو پوشیدن ...بعد سر دوش شون هم ...مثل لباس گلدون خان در برنامه عمو پرنگ 

    لور دراپه نصب کردن :)

    توی عروسی عمم...شوهر و فامیل های ایشون ...قبلن با ما فامیل نبودن 

    یعنی هیچ شناختی از اونها نداشتیم ...

    خلاصه ..یع آقا اسی بود ...که خیلی هم آدم زحمت کشی هم بود 

    یعنی ...اسی اینجا ..اسی اونجا ...اسی همجا 

    اسی کیک و بیار ..اسی پذیرایی کن ...و غیره 

    خلاصه ....موقع فیلم برداری شد و دوربین اومد توی بخش مردونه 

    برادر دوماد که دستیار فیلم بردار بود ...از منشی صحنه ..که اسی باشه ...خواست که بابا 

    دوسه نفر رو هر طور شده ...حتی بزور پس  گردنی ...وردار بیار این وسط بنداز ...یکم شلوغ شه و مثلن مردا هم دارن میرقصن 

    خلاصه ...اسی اون موقع پیش خودش حتمن این فکر رو کرد که ...اگه من خودم برقصم ...میتونم برم بقیه رو بلند کنم 

    یادم نیست چه آهنگی بود ...شروع کرد به رقصیدن 

    خدا شاهده رقصش ...از نظر من ...میتونست توی تمرین های معابد شاعولین استفاده بشه :)

    بیشتر کونگ فو کار میکرد ...انگشتاش توی حالتی بود که من منتظر ضربه مرگ بار میمون مست بودم :)

    از فامیل های خودشون که روی اسی شناحت داشتن ...بزور ...بزور میگم ...بزور میشنوی ..بزورررررررر....

    اسی رو نشوندن ...یکم وسط رو شلوغ کردن :))

  • ۱۳:۲۴   ۱۳۹۶/۹/۱۴
    avatar
    محسن 125
    کاربر فعال|646 |235 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 

    زیباکده

    بابت شرکت در چالش ...سپاس 44

    من بندرت شده از موزیکی بدم بیاد ...

    البته یع آهنگی هست که تا الان نتوستم کامل بشنوم ...:)

    استاد قادری ...پارسال با هم دسته جمعی رفته بودیم زیارت :)

    هیچ موقع بیشتر از 1 دقیقه نتوستم تحمل کنم 

    بخصوص ...صدای خانومه 

    تو زائری ...چقد (نمیدونم چی بود اینجاش )...او مدی  زیارت یا که چش چرونی 

    خدا شاهده همش فک میکنم ...دوجنس است :)

    شاه کار آهنگ و خوانندش یع طرف ...از لحاظ ادبی و استعاره ..ماه کاره ...(ماه کار ..یع درجه بالا تر از شاه کاره )

    زیارت و چش چرونی و چشمک و تریپ لاو  ....و مینی بوس شمشک به امام زاده داوود ...همه میاد جلو چشم آدم :)

  • ۲۳:۰۵   ۱۳۹۶/۹/۱۸
    avatar
    arnina
    دو ستاره ⋆⋆|3418 |2289 پست
    محسن جون چالش خوبی بود خدا رحمتش کنه .
    حالا چالش بعدی با کیه ؟
    سریع بیاد خودشو معرفی کنه چالششو رو کنه .
    به به ... فی البداهه شعر گفتم . چقدر هنرمندم ماشالله .
  • ۲۰:۰۴   ۱۳۹۶/۹/۱۹
    avatar
    آهوبرترین های سال 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|51231 |36302 پست

    دوستان از اونجایی که ممکنه تعیین چالش جدید خیلی طول بکشه و تاپیک دوباره سرد و خالی از سکنه بشه من بی اجازه میپرم وسط و بدونِ اینکه نوبتم باشه چالش جدید رو تعیین میکنم52  امیدوارم تکراری نباشه چون یادم نمیاد چالشهای اولی چیا بودن

    عکسِ انگشترتون رو بذارید . البته خانمها چون ممکنه انگشتر زیاد داشته باشن باید عکس اون انگشتری که از همه بیشتر دوستش دارن رو بذارن

    دعوت میکنم از همـــــــــــه 85

    مدیونید اگه فکر کنید من انگشتر بازم 4

  • ۲۳:۳۰   ۱۳۹۶/۹/۱۹
    avatar
    arnina
    دو ستاره ⋆⋆|3418 |2289 پست
    آقایون هم عکس انگشتر بزارن ؟ اگه نداشتن چیکار کنن ؟ حتما مشخص کنید .
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان