خانه
25.8K

اینجا همه چی درهمه

  • ۱۵:۴۱   ۱۳۹۱/۱۲/۱۴
    avatar
    کاربر فعال|634 |788 پست

    خدا خر را آفرید و به او گفت:

    تو بار خواهی برد
    از زمانی که تابش آفتاب آغاز می شود
    تا زمانی که تاریکی شب سر می رسد.
    و همواره بر پشت تو باری سنگین خواهد بود
    و تو علف خواهی خورد
    و از عقل بی بهره خواهی بود
    و پنجاه سال عمر خواهی کرد و تو یک خر خواهی بود
     
    خر به خداوند پاسخ  داد:

    خداوندا! من می خواهم خر باشم
     اما پنجاه سال برای خری همچون من عمری طولانی است.
    پس کاری کن فقط بیست سال زندگی کنم
    و خداوند آرزوی خر را برآورده کرد


    خدا سگ را آفرید و به او  گفت:

    تو نگهبان خانه انسان خواهی بود
    و بهترین دوست و وفادارترین یار انسان خواهی شد
    تو غذایی را که به تو می دهند خواهی خورد
    و سی سال زندگی خواهی کرد
    تو یک سگ خواهی بود

    سگ به خداوند پاسخ  داد:

    خداوندا سی سال زندگی عمری طولانی است
    کاری کن من فقط پانزده سال عمر کنم
    و خداوند آرزوی سگ را برآورد...

     

    خدا میمون را آفرید و به  او گفت:

    و تو از این سو به آن سو و از این شاخه به آن شاخه خواهی پرید
    و برای سرگرم کردن دیگران کارهای جالب انجام خواهی داد
    و بیست سال عمر خواهی کرد
    و یک میمون خواهی بود.

    میمون به خداوند پاسخ  داد:

    بیست سال عمری طولانی است
    من می خواهم ده سال عمر کنم
    و خداوند آرزوی میمون را برآورده کرد


    و سرانجام خداوند انسان را آفرید
    و  به او گفت: تو انسان هستی
    تنها مخلوق هوشمند روی تمام سطح کره زمین
    تو می توانی از هوش خودت استفاده کنی
    و سروری همه موجودات را برعهده بگیری
    و بر تمام جهان تسلط داشته باشی
    و تو بیست سال عمر خواهی کرد


    انسان گفت:سرورم!
    گرچه من دوست دارم انسان باشم،
    اما بیست سال مدت کمی برای زندگی است.
    آن سی سالی که خر نخواست ،
    آن پانزده سالی که سگ نخواست
    و آن ده سالی که میمون نخواست زندگی کند،
    به من بده.

    و خداوند آرزوی انسان را برآورده کرد...

    و از آن زمان تا کنون انسان فقط بیست سال مثل انسان زندگی می کند !!

    و پس از آن، ازدواج می کند و سی سال مثل خر کار می کند مثل خر زندگی می کند ، و مثل خر بار می برد

    و پس از اینکه فرزندانش بزرگ شدند، پانزده سال مثل سگ از خانه ای که در آن زندگی می کند، نگهبانی می دهد و هرچه به او بدهند می خورد...

    و وقتی پیر شد، ده سال مثل میمون زندگی می کند؛ از خانه این پسرش به خانه آن دخترش می رود و سعی می کند مثل میمون نوه هایش را سرگرم کند...!!!

     

  • leftPublish
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان