محسن 125 :
"مردی ام که مرد نباشه مرد نیست ":)))))))))))
یاده اون جمله معروف افتادم
اولندش ....اونیکی من نوشتم از دخترای این دور زمونه بعیده ....بتونن 6 تا بچه رو جمع و جور کن ...خودشون رو بزور جمع و جور میکنن
(الان کف دست راستت رو باز کن ...گودی بین انگشت شصت تا انگشت اشاره رو روی لبت بزار ...و بعد دستت رو بچرخون و باز این کار
رو بکن ....بعد خدا بدوره هم بگو :)))
دومندش ....باز از دخترای این دوره زمونه بعیده... .بتونن خونه 60 متری و جمع و جور کنن ...چه برسه کلفتی
(باز همون کار بالا انجام شود :)
سومندش ...پس دروغه میگفته که بدونه من نمیتونه زندگی کنه
(باز همون کار بالا مستحبه انجام دادنش :)
چهارمندش ...من اون لحظه که داشتم مینوشتم ...فکر میکردم ...بچه ها رو لک لک ها میارند
اصلن یکی از دلایل کم شدن زاد و ولد ....مهاجرت لک لک هست ...از یع منبه موثق شنیدم
نادر دوسیب و ممد نعنا ...از دانشمندای معاصر قهوه خونه :)))
اولا که من از این کارا بلد نیستم نهایتا بهت میگم ایششششش
دوما : به فرض که اینهمه بچه رو لک لک برات آورده باشه . لک لکی که شش دفعه از سرزمینِ لک لک ها تا خونه ی تو پرواز کرده و برات بچه های رنگ و وارنگ آورده و دوباره از خونه ی تو تا سرزمین لک لک ها پرواز کرده و برگشته آیا نباید از شما ارث ببره؟ آیا شما نباید یه لونه ی گرم و نرم با یه پتویی چیزی براش میذاشتی یا حداقل تو وصیت نامه ت یه اسمی ازش میبردی و یه تشکرِ خشک و خالی ازش میکردی ؟
ایشششششش