خانه
932K

من شما را به چالش دعوت میکنم!

  • ۱۰:۵۲   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ آشپزی کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|48267 |46689 پست

    درود و سلام بر همه  دوستان و همراهان 

    من اينجا يه صفحه چالش ايجاد كردم تا دوستان رو به چالش هاي مختلف دعوت كنيم،تا هر روز برگ جديدي از پتانسيل هاي نهفته خود را رو كنيم و حس طنز و شوخ طبعي هميشگي دوستان گسترش پيدا كنه 

    فقط چند مورد :

    1- سعي كنيم چالش ها در حد عرف باشه و كسي معذب نشه براي انجام دادنش.

    2- هر كسي رو كه دوست داشتيد مي تونيد به اين چالش ها دعوت كنيد.

    3- سعي كنيم چالش ها ابتكاري و خلاق باشه تا لذت بيشتري ببريم.

    ویرایش شده توسط زیباکده در تاریخ ۱۶/۵/۱۳۹۸   ۱۸:۳۷
  • leftPublish
  • ۱۴:۰۲   ۱۳۹۶/۵/۲۳
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    بقیه دوستان همه دعوتید بیاید شرکت کنید
  • ۱۵:۳۶   ۱۳۹۶/۵/۲۳
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    پولدار خفن دیگه ای نبوووووووووووووووووووووود؟؟؟؟
  • ۱۱:۴۱   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    fatemeh.g21
    سه ستاره ⋆⋆⋆|3229 |3068 پست
    چالش کی باید شروع کنه ای بابا ای بابا
  • ۱۱:۵۷   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    طبق قوانین چون نوشان اولین شرکت کننده چالش قبلی بوده، اون باید چالش رو مشخص کنه. نوشان بپر بیا
  • ۱۳:۱۳   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    سلام سلام چالش این هفته:
    فکر کنین تو یه جزیره تنهای تنهایین هیچ آدمی نیست ( حیوان هست البته) هر جور وسیله زندگی هم که بخواین هست به غیر از وسایل ارتباطی
    کارهایی که برای خارج شدن از جزیره انجام میدین مورد صحبت ما نیست به غیر از اون کارها روزتونو چه جوری میگذرونید و فک میکنین چند وقت دووم میارین و خل نمیشین؟
  • leftPublish
  • ۱۳:۲۰   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    وای این یکی از کابوسای من توی زندگیه که یه روز بیدار شم و ببینم که هیچکس جز من اونجا نیست. در این مورد فیلمهای دیدنی زیادی ساختن که من هرکردومو دیدم و وقتی به این فکر کردم که اگه من جای اووووون بودددددم وایییی
    مثلا اگه بهم بگن برو تو خونه حق نداری بیای بیرون همینکه میدونم یه کسی اون بیرون هست خیلی برام راحت تره تا اینکه فکر کنم کلا کسی نیست.
    اینا که مقدمه بود به علت شوک خوندن چالش نوشان...بذار یه کم با شوکم کنار بیام بعد فکر کنم چیکار می کردم...
  • ۱۳:۳۷   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    خب
    من با ایده گرفتن از فیلمهای زیادی که در این باره دیدم سعی می کنم زنده بمونم. مثلا یاد گرفتم چجوری آبو تقطیر کنم، زیر آفتاب نمونم . تا هوا روشنه یه جای امن پیدا کنم واسه خوابیدن. آتیش حتما درست کنم که اینو بلد نیستم خدا فقط به دادم برسه.
    بعد کلا زندگی من بر این محور میگذره که چیکار کنم از اونجا برم بیرون. تا وقتی مثل آدم میتونم زندگی می کنم که از نجات پیدا کردن ناامید نشده باشم . وگرنه قصه من اصلا اینجوری نیست که یک پیرزن ژولیده بشم که در روزهای پایان حیات در جزیره پیدا میشه در حالیکه کلی کاسه بشقاب واسه خودش ساخته یا تکنولوژی فراهم کرده. من نهایت بعد از یک ماه یا اگه ایده خوبی واسه ساختن قایق داشته باشم تا پایان ساختن قایق امیدوار می مونم و در اسرع وقت خودمو به دریا میندازم.
    حداکثر زمان برای ناامیدی: سه ماه
    بعدش خودمو با هرچی ساختم میندازم توی دریا مردن اینجوری خیلی بهتر از زندگی کردن تا رسیدن زمان مرگ طبیعی توی اون جزیره هست.
    من خیلی به صبور بودن معروفم واقعا هم توی بعضی چیزا خیــــــــــــــــــــــــلی صبورم و دقیقا همونقدر توی بعضی چیزا بی صبر و کم طاقتم. اینم یکی از همون چیزاست.
  • ۱۳:۳۸   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    دعوت می کنم از:

    فاطمه، نوشان، مونا، الهام، مونامونا، بهزاد

  • ۱۳:۵۵   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست

    اوه اوه
    توجه داشته باشین که گفتم وسایل زندگی هست
    من فک کنم یکی دو سال رو به فیلم دیدن و کتاب خوندن بگذرونم و تو تنهایی خودم شاد باشم بعد تنهایی بهم فشار میاره
    ولی روز خودمو با گشت و گذار در طبیعت نوشتن داستان خوندن کتاب فیلم دیدن بگذره شنا میکنم تو دریا گل بازی میکنم از درختها بالا میرم با حیوونها ارتباط برقرار میکنم سعی میکنم یه حیوونو اهلی کنم و باهاش دوست شم همه اینها نمیدونم چقد طول میکشه ولی خل شدنمو عقب میندازه اگه یه حیوون و بتونم رام کنم کتاب و خوردنی مناسب موجود باشه شاید تا 10 سالم دووم بیارم

    ویرایش شده توسط نوشان در تاریخ ۲۹/۵/۱۳۹۶   ۱۳:۵۶
  • ۱۴:۰۳   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    چه باحال نوشان
    فکر کنم با چالشت به صورت اتفاقی یکی از بزرگترین فوبیاهای پنهانمو پیدا کردم: ترس از : از دست دادن کنترل زندگی خودم. در واقع ترس من از تنهایی اصلا نیست. من از اینکه کنترل زندگیم دستم نباشه خل و چل میشم.... وای خدایا چه ترسناک
    خودم ازش خبر نداشتم
  • leftPublish
  • ۱۵:۴۴   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    راستش من اگه امکاناتم مینیمال بود فکر کنم راحت تر دووم میاوردم!
    الان که گفتی مثلا یه خونه گرم و نرم و راحت وسط یه جزیره(با فرض اینکه حیوونهای خیلی وحش یو کشنده از مار و رتیل گرفته تا گربه وحشی و ... نداره و من زنده میمونم.)
    منم سعی میکنم بین ماجراجویی و استفاده از امکانات یه حد وسطی رو در نظر بگیرم. تا توجه به خود واقعیم بعید میدونم به این زودی ها بتونم قایق یا کلکی بسازم که منو به ساحلی برسونه. پس روی حوصله سعی و خطا میکنم. اگه ابزارهای خوبی هم داشته باشم میرم توی کارش.
    سعی میکنم همه جای جزیره و تحت نظر بگیرم و همه جاش رو ببینم. اما خوب منم احساس میکنم خیلی زود از این تنهایی خیلی غمگین و عصبی و خسته میشم. کافیه یک یا دونفر همراهم بودن تا خیلی بهتر کنار بیام اما تنهای مطلق فکر کنم خیلی برام سخت باشه.
    دیگه از خوندن کتاب و موسیقی و فیلم کمک میگیرم و از طبیعتش سعی میکنم تا جایی که مغزم تحت کنترله استفاده کنم. ولی فکر میکنم به یک سال برسه که خیلی کلافه بشم.
  • ۱۸:۰۵   ۱۳۹۶/۵/۲۹
    avatar
    ASEMAN
    سه ستاره ⋆⋆⋆|5561 |3448 پست
    خیلی وحشتناکه..... من هم از انواع حیوانات میترسم هم از تنهایی و تاریکی متنفرم.
    فکر کنم یه چند روزی آشپزی کنم، کتاب بخونم، بعد برم دنبال راهکاری برای نجات و اگر نتونم کاری کنم بشینم گریه کنم تا.........
  • ۰۷:۲۲   ۱۳۹۶/۵/۳۰
    avatar
    مامان مانیا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|20254 |8895 پست

    منم واقعا از قرار گرفتن در همچین موقعیتی ترس دارم... بعید میدونم خیلی کارای هیجان انگیزی بکنم ینی احتمالن ترس زیاد باعث میشه سکته کنم چون نه از حیوونا خوشم میاد نه تنهایی نه تاریکی نه بلاتکلیفی... از دریا تو شب هم ب شدت وحشت دارم..

    ویرایش شده توسط مامان مانیا در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۹۶   ۰۷:۲۳
  • ۱۲:۵۴   ۱۳۹۶/۵/۳۰
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    مامان مانیا : 

    منم واقعا از قرار گرفتن در همچین موقعیتی ترس دارم... بعید میدونم خیلی کارای هیجان انگیزی بکنم ینی احتمالن ترس زیاد باعث میشه سکته کنم چون نه از حیوونا خوشم میاد نه تنهایی نه تاریکی نه بلاتکلیفی... از دریا تو شب هم ب شدت وحشت دارم..

    زیباکده

    16

    خیلی باحال بود

  • ۱۳:۴۹   ۱۳۹۶/۵/۳۰
    avatar
    نوشان
    دو ستاره ⋆⋆|4830 |2348 پست
    کلا برو بچ اجتماعی ای داریم
  • ۱۴:۴۱   ۱۳۹۶/۵/۳۰
    avatar
    مامان مانیا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|20254 |8895 پست
    آره فرک جون اینجوریاست ی سکته میزنمو راحت میشم ازونهمه ترسو وحشتو سختی
  • ۱۷:۳۷   ۱۳۹۶/۵/۳۰
    avatar
    arnina
    دو ستاره ⋆⋆|3418 |2289 پست

    طبعا چون خیلی وقته غایبم دعوت نشدم . اما چالش جالبیه حیفه شرکت نکنم . 3
    من هیچوقت از تنهایی نترسیدم . همیشه وقتی یه فیلم در این مورد دیدم پیش خودم گفتم چه موقعیت جالبی ..............
    آقا من زندگی میکردم . زندگی ......گشت و گذار . شکار . غذا خوردن تنها تنهایی. به به . چه حالی میده19 و از همه مهمتر کشف مناطق جدید تو جزیره . من همش ترسم از اون کشتی ه که داره به جزیزه نزدیک میشه . سریع آتیش رو خاموش میکنم تا فکر کنن اینجا خالی از سکنه است و زود برن . ترس من از آدمها خیلی بیشتر از حیوونهاست . چرا ؟ خوب معلومه چون حیوون هر کاری میکنه از روی غریزه است . اما آدم واه واه واه . همش از روی عقله. شاید آدمهای ناجوری باشن نمیشه بهشون اطمینان کرد . برن بهتره .

    مثلا من پشت صخره پنهان شدم و دارم وراندازشون میکنم . هوووووف رفتن . دوباره با آرامش به گشت و گذارم ادامه میدم .

    ویرایش شده توسط arnina در تاریخ ۳۰/۵/۱۳۹۶   ۱۷:۴۰
  • ۰۸:۳۷   ۱۳۹۶/۵/۳۱
    avatar
    مامان مانیا
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|20254 |8895 پست
    جالب بود چقد روحیاتمون با همدیگه فرق داره دوستان... البته بازم من معتقدم تا در شرایط واقعیش قرار نگیریم نمیتونیم صد در صد از عکس العملا و واکنشامون مطمئن باشیم... اما در همین حدشم جالبه اینهمه تفاوت.
  • ۱۰:۱۶   ۱۳۹۶/۵/۳۱
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    arnina : 

    طبعا چون خیلی وقته غایبم دعوت نشدم . اما چالش جالبیه حیفه شرکت نکنم . 3
    من هیچوقت از تنهایی نترسیدم . همیشه وقتی یه فیلم در این مورد دیدم پیش خودم گفتم چه موقعیت جالبی ..............
    آقا من زندگی میکردم . زندگی ......گشت و گذار . شکار . غذا خوردن تنها تنهایی. به به . چه حالی میده19 و از همه مهمتر کشف مناطق جدید تو جزیره . من همش ترسم از اون کشتی ه که داره به جزیزه نزدیک میشه . سریع آتیش رو خاموش میکنم تا فکر کنن اینجا خالی از سکنه است و زود برن . ترس من از آدمها خیلی بیشتر از حیوونهاست . چرا ؟ خوب معلومه چون حیوون هر کاری میکنه از روی غریزه است . اما آدم واه واه واه . همش از روی عقله. شاید آدمهای ناجوری باشن نمیشه بهشون اطمینان کرد . برن بهتره .

    مثلا من پشت صخره پنهان شدم و دارم وراندازشون میکنم . هوووووف رفتن . دوباره با آرامش به گشت و گذارم ادامه میدم .

    زیباکده

    واااااااااااااااااا! مگه میشه؟!

    خب اگه اینقدر این زندگیو دوست داری پس چرا نرفتی زندگیش کنی خیلی آسون و کم هزینه هم هست که...

    خلاصه جالب بود 

  • ۱۰:۵۵   ۱۳۹۶/۵/۳۱
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    در مجموع نوشان و آرنینا تا حدی استقبال کردن جالبه.
    من برعکس اینکه اگه تنهایی برم اصلا دوست ندارم اما یکی از مهمترین رویا پردازیهام از دوران بچگی حتی تا دوران دبیرستان و شایدم بیشتر این بود یه عده گلچین کرده که تو ذهن خودم بود 4، 5 تایی یهو تو یه جزیره ای که حیوون خطرناک نداشت گیر میفتادیم و زندگی میکردیم. اینو خیلی دوست داشتم. مثل دکتر ارنست اما هم سن و سال. شایدم کلید ایده ش همونجا خورده باشه. کلی تو رویا بهم خوش میگذشت
  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
زیربخش
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان