خانه
541K

کافه نویسندگان

  • ۱۰:۵۴   ۱۳۹۴/۱۰/۲۳
    avatar
    کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست

    سلام به همه دوستان عزیزم

    برای اینکه خط داستان گم نشه بهتره که یه جایی داشته باشیم تا در مورد داستان گاهی به بحث و گفتگو بنشینیم و چه جایی بهتر از کافه نویسندگان. قبلا این اتفاق در کافه گفتگو می افتاد که به دلیل حجم بالای مباحث، بحث تخصصی داستان نویسی در لابه لای بقیه صحبت ها گم می شد. 

    خب در ابتدا من چند پیشنهاد دارم که اگه  دوستان موافق بودند بعد از تصویب اجرایی بشه.

    پیشنهاد اول: برای تصویب هر پیشنهادی باید حداقل نیمی از دوستان با آن موافق باشند.

    دوم: موضوع داستان نیز از این امر مستثنی نیست و برای موضوع داستان هم باید رای موافق نیمی از دوستان کسب گردد.

    سوم: هر داستان روز شنبه شروع و در روز چهارشنبه خاتمه یابد.  اضافه نمودن تعداد روزها یا کاستن آن با رای نیمی از دوستان امکان پذیر است.

    چهارم: در هر داستان نفراتی که در آن داستان خاص مشارکت مستمر داشته اند حق دارند در پایان بندی داستان هم شریک شوند. (کسی که کمتر از 4 پست در داستان داشته نمی تواند در پایان بندی مشارکت کند.) 

    پنجم: هر داستان با 4 پست به پایان می رسد یعنی وقتی داستان رو به پایان می رود، با یک پست انتهای داستان بسته نشود و امکان اضافه کردن مطلب برا ی بقیه دوستان که در نوشتن داستان مشارکت مستمر داشته اند امکان پذیر باشد. 

    حالا این آخری رو برای چی گفتم: مثلا ممکنه برای شما اصلا مهم نباشه چرا مهران رفت توی اون جریانو چی شد ولی یکی از دوستان  بخواد داستان رو از دید سوم شخص تعریف کنه(بهزاد) و بگه چرا اینطوری شد یا خیلی از بچه ها که فقط خواننده هستن منتظرن دلیل رو هم بخونن. یا مثلا توی این داستان آخر کسی بخواد تکلیف قسمت عاشقانه سامی و الکس رو روشن کنه.(خودم، شایلان، نوشان) پس انتهای داستان هم مشارکتی بسته شه.

    ششم: اگر نشانه یا سرنخی در داستان ایجاد شد توسط شخص ایجاد کننده یا هر کدام از دوستان تکلیف اون قضیه هم روشن شه اینجوری نشه ته داستان یه سری چنگال کنار یه قبر بمونه یا مثلا اینکه چرا دهکده در نقشه نیست بی جواب باشه.) اینجوری داستان استخوان دار تر میشه.

    در ابتدا هیئت نویسندگان اینجا نام نویسی کنن. ( کسانی که می خوان در داستان نویسی شرکت کنن.)

    در صورت نام نویسی و شرکت نکردن در سه داستان پیاپی شخص از هیئت به طور خودکار حذف میشه و مجددا باید نام نویسی کنه.

    لطفا اول نام نویسی کنید بعد  این شش پیشنهاد من رو به رای بگذارید. در صورتی که پیشنهادی دارید بنویسید تا در صورت تصویب اجرایی بشه.

    متشکرم از همتون.

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۳/۱۰/۱۳۹۴   ۱۱:۰۵
  • leftPublish
  • ۱۷:۰۳   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    چرا به موضوعاتی که در آینده به اونها مراجعه شده امتیاز ندادی؟
    مثلا من به ارسال فرزندان دوم خانواده ها به پایتخت و وجود معابد دارای اسرار و برنامه ی ساخت دیوارهای ردیف دوم اشاره کرده بودم و بعدا در موردشون نوشتم و هیچ اشاره ای بدون پیگیری در این قسمت من نبوده
    زیباکده

    این مورد یه کم برای من سخت شد. یعنی اگه کسی یه چیزی نوشته که میدونیمدر آینده بهش اشاره شده مثلا میشه 9، کسی که چیز خاصی ننوشته میشه 6، کسی که یه چیزی نوشته که فراموش کرده میشه 2؟

    در ضمن من تصمیم گرفتم از همون صفحه اول نمره وفاداری رو بدم. چون مثلا اگه یه جا نوشتیم مثلا شابین لاغر بود، بعد 5 صفحه بعد نوشتیم چاق بود و دیگه همه ش چاق بوده، درسته که باید اولین جایی که نوشتیم چاق بود امتیاز کم کنیم اما چون ممکنه یادمون بره من کلا جایی تناقضی با چیزی که الان میشناسم دیدم امتیاز کم و زیاد میکنم. یعنی تصویر ذهنی که دارمو با خوندن هر قسمت مقایسه میکنم و امتیاز میدم. گفتم که نمره های منو دیدید، روشم رو بدونید.

  • ۱۷:۰۳   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    مهرنوش : 

    نقد من برای صفحه ی اول:
    به نظر من فرک و بهزاد بدون اینکه به تعریف حال و هوای حاکم بر اقلیمشون بپردازند، فورا به سمت اتفاقات رفتند ولی نوشان یکمی در مورد سرزمینش توضیح داد و از جهت بهتر بود.
    فرک در سرو شکل دادن به یک اتفاق از دل اتفاق های دزرتلند خیلی خوب عملکرد و عملا نوشان و بهزاد ایده ی فرک رو دنبال کردند که از این جهت فرک عالی بود.
    بهزاد در تولید تصویر دهنی از کاراکتر هاش مثلا با موهای کوتاه یا موی سفید و ته ریش و تنومند خیلی بهتر بود.
    فرک در نگارش خوب بود ولی بهزاد کم دقت و نوشان اصلا به نگارشش در صفحه ی اول دقت نکرده بود ولی یکدست بود ولی بهزاد جاهایی با لحن کاملا محاوره ای و جاهایی با لحن کتابی نوشته بود که به نظر من خوب در نیومده بود ولی نوشان اشکالات دیکته ای و جمله بندی داشت که خوندن رو سخت کرده بود.
    توصیف نوشان در مورد روابط بین اقلیم ها و تاریخ 2 اقلیم جالب بود ولی بعدا هیچ وقت به اون ارجاع داده نشده بود.
    معرفی شخصیت کیموتو نسبت به چیزی که بعدا از وی نقل شد خیلی متفاوت و متناقض بود و این بزرگترین نقطه ضعف فرک بود.

    زیباکده

    مرسی مهرنوش نظراتت باحال بود. تنها نکته ای که هست من الان داستان ها رو خوندم البته مال خودم رو سرسری تر میخونم فقط در حدی که ببینم تو بحث ارتباط داستان بقیه با من چقدر مرتب بودن. برای همین منم همین مشکل محاوره ای و رسمی نوشتنو توی متن تو دیدم احساس کرده بودم توی متن خودم نیست اما قطعا خیلی جاها از دستم در رفته و جلوترم بریم شاید بیشتر بشه.

    فقط یه چیزی رو توضیح بدم که جدا کردن کامل لحن راوی با لحن دیالوگ ها از نکات خیلی مهم هست توی داستان نویسی که به شکلی باید رعایت بشه. یکی از روشهای خیلی پرطرفدار این جدا سازی تو همه کشورها اینه که راوی داستان گویی خودشو کتابی مینویسه و دیالوگ ها رو هر کسی مثل خودش. اما نباید طوری بشه که فکر کنیم داستانو یکی از شخصیت ها داره تعریف میکنه و فرقی بین حرف زدن اون و تعریف کردن داستان نباشه(مگه اینکه راوی واقعا یکی از شخصیت ها باشه و واقعا هم در حال تعریف محاوره ای برای یکی باشه که باید توی داستان مشخص بشه).

    خلاصه روش داستان نویسی که من فعلا برای تجربه کردن انتخاب کردم همین روش پرطرفدار و البته پایه و کلاسیک هست. یعنی راوی کتابی، شخصیت ها محاوره ای. شاید همین باعث شده یه جاهایی اینا رو با هم قاطی کنم.

    زیباکده

    بله همین مشکل کمو بیش در نوشته ی منم بوده ولی حالا به نوع دیگه ای و تصمیم من این بوده که چون تم داستان تاریخی و اساطیری بوده کمتر از لحن محاوره ای استفاده کنم و در قسمت های بعدی این مشکل رو از دید خودم کاملا برطرف کردم و در قسمت های پایانی کاملا جا افتاده 71

  • ۱۷:۱۶   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    مهرنوش : 
    چرا به موضوعاتی که در آینده به اونها مراجعه شده امتیاز ندادی؟
    مثلا من به ارسال فرزندان دوم خانواده ها به پایتخت و وجود معابد دارای اسرار و برنامه ی ساخت دیوارهای ردیف دوم اشاره کرده بودم و بعدا در موردشون نوشتم و هیچ اشاره ای بدون پیگیری در این قسمت من نبوده
    زیباکده

    این مورد یه کم برای من سخت شد. یعنی اگه کسی یه چیزی نوشته که میدونیمدر آینده بهش اشاره شده مثلا میشه 9، کسی که چیز خاصی ننوشته میشه 6، کسی که یه چیزی نوشته که فراموش کرده میشه 2؟

    در ضمن من تصمیم گرفتم از همون صفحه اول نمره وفاداری رو بدم. چون مثلا اگه یه جا نوشتیم مثلا شابین لاغر بود، بعد 5 صفحه بعد نوشتیم چاق بود و دیگه همه ش چاق بوده، درسته که باید اولین جایی که نوشتیم چاق بود امتیاز کم کنیم اما چون ممکنه یادمون بره من کلا جایی تناقضی با چیزی که الان میشناسم دیدم امتیاز کم و زیاد میکنم. یعنی تصویر ذهنی که دارمو با خوندن هر قسمت مقایسه میکنم و امتیاز میدم. گفتم که نمره های منو دیدید، روشم رو بدونید.

    زیباکده

    تقریبا منم با همین منطق شما به چیزهایی که بهش اشاره شده یا نشده نگاه کردم.

    در مورد الگو امتیاز دادن هم خیلی نباید رویه همه مثل هم باشه چون قرار نیست با هم مقایسه بشن، مثلا من به همه ی صفحه ها امتیاز می دم و در آخر با روش خودم بهترین نویسنده رو از نظر خودم انتخاب می کنم و قرار نیست امتیازاتی که من دادم با امتیازاتی که شما دادید مقایسه بشه، این سیستم امتیاز دهی برای نقد خیلی خوبه و برای تصمیم گیری هر فرد

    اینجوری علاوه بر اینکه انتخاب بهترین نویسنده برای خودمون راحت می شه امکان شنیدن نظرات سایرین در مورد نوشته های ما بصورت جز به جر هم محیا می شه و می تونیم بفهمیم که چقدر برداشت خودمون از نوشتمون با برداشت های بقیه منطبق یا متفاوت بوده.

  • ۱۷:۲۳   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست

    نام رای دهنده: بهزاد لابی شماره صفحه مورد قضاوت: صفحه شماره 1

    نویسنده

    جذابیت داستان

     

    باور پذیر و منطقی بودن داستان

    نثر خوب

    تاثیر گذاری ایده های مطرح شده

    ایجاد ارتباط منطقی با نوشته های سایرین

    کمترین موضوعاتی در آینده به آنها مراجعه نشد

    شخصیت پردازی

    کمترین تناقصات

    با مسیر

    اصلی داستان

    استفاده باورپذیر از مجیک در داستان

    وفاداری به شخصیت کاراکترها در مسیر داستان

    تولید اتفاقات و نقاط اوج جدید

    تعداد پست ها در این صفحه

    مجموع

    نوشان

    8

    5 

     6

     8

    6 

    6

    7 

    -

     8

    7 

    2*2

    72

    فرک

     8

    6

     8

    9

     7

     8

     7

    9 

    -

    5 

    9 

    8

    4*2

     

    84

    بهزاد

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مهرنوش

     6

    7 

     5

    6 

    5

    9

    5 

    6 

    -

     6

     5

    2

    1*2

    62

  • ۱۷:۳۱   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    بی ادب ها چرا اینقدز به من بیچاره کم امتیاز می دید؟؟؟؟ نکنه می خواید ارتش اکسیموس یهتون در سیزن بعدی حمله کنه؟؟؟
  • leftPublish
  • ۱۷:۳۱   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    اینم از امتیازات من، امیدوارم ریاضیم خوب بوده باشه. خوب نظرات توضیحی من :

    نوشان : تخیلات خیلی خوبی کردی. نوع توصیف اقلیم و جا افتادم مردمش خیلی خوب بود. بعضی چیزا مثل تاریخ قدیم اقلیم ها هیچوقت به مسئله مهمی برای حل مسایل تبدیل نشد. تو هم مثل من با عجله مینویسی ایراداتی توی متنت دیده میشه. از حدود سنی شاه و اینکه چطور اسپارک که همسنش هست سالها قائم مقام پدر اسپروس بوده سر درنیاوردم. مسئله دریاچه ت حسابی گرفت.

    فرک : از همه با علاقه تر و پرشور تر نوشتی. توی متنت دقت داشتی تقریبا هیچ ایرادی بهش وارد نیست در حد خودمون. خلق قاره های دیگه، باسمن ها، و کلا دید بازتر خیلی خوب بود. شخصیت پردازی خوبه اما بخش وفاداری و کیموتو خوب نیست. باورپدیری اینکه یه شاه حمله چندتا یاغی تو یه اقلیم دیگه رو فرصت مناسبی برای حمله به اون اقلیم بدونه خیلی منطقی نیست. نقاط اوج داستان به هر حال همین حمله بود که توی داستان تو اتفاق افتاد.

    مهرنوش : چون یه قسمت هست و فقط داره حال و هوا رو میگه خیلی جاها مثل ارتباط با دیگران و تولید نقاط اوج رو من وسط گرفتم(به قول تو هر کسی یه روشی داره اینا رو من - نمیزنم چون مسیر هنوز کامل مشخص نشده). فعلا نوشتارت ایراداتی داره. شاه اکسیموس الان بهش نمیاد ازون شاهها باشه که شخصا راه بیفته اینطرف اونطرف زمین حاصل خیز پیدا کنه، بیشتر به شخصیت دارک اسلو میاد. بحث کتیبه ها و دیوارها و ... مهمترین بخشی بود که به قسمت اول روح میده. تو رو باید از صفحه های بعد درست قضاوت کرد.
  • ۱۷:۳۳   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    بی ادب ها چرا اینقدز به من بیچاره کم امتیاز می دید؟؟؟؟ نکنه می خواید ارتش اکسیموس یهتون در سیزن بعدی حمله کنه؟؟؟
    زیباکده

    16

    خوب آخه تو یه قسمت هایی اصلا فعالیت نداشتی. یک متن داشتی و کوتاه بود، حالا بذار لیدمن رو بفرستم امتیاز بده. ببینم از صفحه بعد چیکار میتونه بکنه که شر نشه 4

  • ۱۷:۳۶   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    در ضمن سرکار خانوم شاردل بهتره بدونید که در مسابقات المپیک تیر و کمان، سیبل ها در فاصله ی 70 متری قرار دارند حالا شما از فاصله ی 100 متری همه رو می زدید وسط سیبل یعنی خیلی از قهرمان المپیک قهرمانتر هستید
  • ۱۷:۴۱   ۱۳۹۶/۷/۲۳
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    اینم از امتیازات من، امیدوارم ریاضیم خوب بوده باشه. خوب نظرات توضیحی من :

    نوشان : تخیلات خیلی خوبی کردی. نوع توصیف اقلیم و جا افتادم مردمش خیلی خوب بود. بعضی چیزا مثل تاریخ قدیم اقلیم ها هیچوقت به مسئله مهمی برای حل مسایل تبدیل نشد. تو هم مثل من با عجله مینویسی ایراداتی توی متنت دیده میشه. از حدود سنی شاه و اینکه چطور اسپارک که همسنش هست سالها قائم مقام پدر اسپروس بوده سر درنیاوردم. مسئله دریاچه ت حسابی گرفت.

    فرک : از همه با علاقه تر و پرشور تر نوشتی. توی متنت دقت داشتی تقریبا هیچ ایرادی بهش وارد نیست در حد خودمون. خلق قاره های دیگه، باسمن ها، و کلا دید بازتر خیلی خوب بود. شخصیت پردازی خوبه اما بخش وفاداری و کیموتو خوب نیست. باورپدیری اینکه یه شاه حمله چندتا یاغی تو یه اقلیم دیگه رو فرصت مناسبی برای حمله به اون اقلیم بدونه خیلی منطقی نیست. نقاط اوج داستان به هر حال همین حمله بود که توی داستان تو اتفاق افتاد.

    مهرنوش : چون یه قسمت هست و فقط داره حال و هوا رو میگه خیلی جاها مثل ارتباط با دیگران و تولید نقاط اوج رو من وسط گرفتم(به قول تو هر کسی یه روشی داره اینا رو من - نمیزنم چون مسیر هنوز کامل مشخص نشده). فعلا نوشتارت ایراداتی داره. شاه اکسیموس الان بهش نمیاد ازون شاهها باشه که شخصا راه بیفته اینطرف اونطرف زمین حاصل خیز پیدا کنه، بیشتر به شخصیت دارک اسلو میاد. بحث کتیبه ها و دیوارها و ... مهمترین بخشی بود که به قسمت اول روح میده. تو رو باید از صفحه های بعد درست قضاوت کرد.
    زیباکده

    آره حق با شماست و شوخی کردم

    خودم که الان قسمت خودم رو می خونم، نقطه ضعف های زیادی می بینم که اونموقع بهشون توجه نکردم، فکر کنم این سیستم نقد به جهش کیفیتی سیزن بعدی خیلی کمک کنه 18

  • ۱۲:۳۱   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) :
    نام رای دهنده: فرک               شماره صفحه مورد قضاوت: صفحه شماره 1 

    نویسنده

    جذابیت داستان

     

    باور پذیر و منطقی بودن داستان

    نثر خوب

    تاثیر گذاری ایده های مطرح شده

    ایجاد ارتباط منطقی با نوشته های سایرین

    کمترین موضوعاتی در آینده به آنها مراجعه نشد

    شخصیت پردازی

    کمترین تناقصات

    با مسیر

    اصلی داستان

    استفاده باورپذیر از مجیک در داستان

    وفاداری به شخصیت کاراکترها در مسیر داستان

    تولید اتفاقات و نقاط اوج جدید

    تعداد پست ها در این صفحه

    مجموع

    نوشان

    8

    7 

    8

    7

    6 

    8 

    6 

    -

    9

    7 

    4

    77

    بهزاد

     8

     9

     8

    8

     8

    8

     7

    9 

    -

    9

    8 

    8

     

    90

    فرک

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    مهرنوش

     6

    9

     6

    7

    4 

    9

    6

    9

    -

    7

     6

    2

    70

    زیباکده

    من تغییرات لازم رو اعمال کردم. ولی خیلی امتیاز دادن برام سخت بود. امیدوارم بتونم با همین منطقی که صفحه اول رو امتیاز دادم به بقیه صفحه ها هم امتیاز بدم و گیج نشم.

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۹۶   ۱۳:۰۳
  • leftPublish
  • ۱۲:۴۲   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    زیباکده

    مرسی مهرنوش نظراتت باحال بود. تنها نکته ای که هست من الان داستان ها رو خوندم البته مال خودم رو سرسری تر میخونم فقط در حدی که ببینم تو بحث ارتباط داستان، بقیه با من چقدر مرتبط بودن. برای همین منم همین مشکل محاوره ای و رسمی نوشتنو توی متن تو دیدم احساس کرده بودم توی متن خودم نیست اما قطعا خیلی جاها از دستم در رفته و جلوترم بریم شاید بیشتر بشه.

    فقط یه چیزی رو توضیح بدم که جدا کردن کامل لحن راوی با لحن دیالوگ ها از نکات خیلی مهم هست توی داستان نویسی که به شکلی باید رعایت بشه. یکی از روشهای خیلی پرطرفدار این جدا سازی تو همه کشورها اینه که راوی، داستان گوییِ خودشو کتابی مینویسه و دیالوگ ها رو هر کسی مثل خودش. اما نباید طوری بشه که فکر کنیم داستانو یکی از شخصیت ها داره تعریف میکنه و فرقی بین حرف زدن اون و تعریف کردن داستان نباشه(مگه اینکه راوی واقعا یکی از شخصیت ها باشه و واقعا هم در حال تعریف محاوره ای برای یکی باشه که باید توی داستان مشخص بشه).

    خلاصه روش داستان نویسی که من فعلا برای تجربه کردن انتخاب کردم همین روش پرطرفدار و البته پایه و کلاسیک هست. یعنی راوی کتابی، شخصیت ها محاوره ای. شاید همین باعث شده یه جاهایی اینا رو با هم قاطی کنم.

    زیباکده

    بهزاد یه جاهایی از همین متنت رو من ویرگول گذاری کردم که این مشکل توی داستان همه که خوندم کم و بیش وجود داره و خوندن  متن و فهمیدن معنی رو سخت می کنه مثلا راویِ داستان، گویی خودشو... یعنی میشه جمله رو با شکلهای متفاوت خوند. پس اگه هممون ویرگول گذاری ها رو رعایت کنیم خوبه.

    در ضمن من درمورد غلط املایی و تایپی از امتیاز نثر کم نمی کنم. 

    منم با همین شیوه که تو گفتی داستانمو نوشتم. نمیدونم توی نوشته هام چقدر سوتی هست. 

    ویرایش شده توسط فرک (Ferak) در تاریخ ۲۴/۷/۱۳۹۶   ۱۳:۰۹
  • ۱۲:۵۲   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    اینم از امتیازات من، امیدوارم ریاضیم خوب بوده باشه. خوب نظرات توضیحی من :

    نوشان : تخیلات خیلی خوبی کردی. نوع توصیف اقلیم و جا افتادم مردمش خیلی خوب بود. بعضی چیزا مثل تاریخ قدیم اقلیم ها هیچوقت به مسئله مهمی برای حل مسایل تبدیل نشد. تو هم مثل من با عجله مینویسی ایراداتی توی متنت دیده میشه. از حدود سنی شاه و اینکه چطور اسپارک که همسنش هست سالها قائم مقام پدر اسپروس بوده سر درنیاوردم. مسئله دریاچه ت حسابی گرفت.

    فرک : از همه با علاقه تر و پرشور تر نوشتی. توی متنت دقت داشتی تقریبا هیچ ایرادی بهش وارد نیست در حد خودمون. خلق قاره های دیگه، باسمن ها، و کلا دید بازتر خیلی خوب بود. شخصیت پردازی خوبه اما بخش وفاداری و کیموتو خوب نیست. باورپدیری اینکه یه شاه حمله چندتا یاغی تو یه اقلیم دیگه رو فرصت مناسبی برای حمله به اون اقلیم بدونه خیلی منطقی نیست. نقاط اوج داستان به هر حال همین حمله بود که توی داستان تو اتفاق افتاد.

    مهرنوش : چون یه قسمت هست و فقط داره حال و هوا رو میگه خیلی جاها مثل ارتباط با دیگران و تولید نقاط اوج رو من وسط گرفتم(به قول تو هر کسی یه روشی داره اینا رو من - نمیزنم چون مسیر هنوز کامل مشخص نشده). فعلا نوشتارت ایراداتی داره. شاه اکسیموس الان بهش نمیاد ازون شاهها باشه که شخصا راه بیفته اینطرف اونطرف زمین حاصل خیز پیدا کنه، بیشتر به شخصیت دارک اسلو میاد. بحث کتیبه ها و دیوارها و ... مهمترین بخشی بود که به قسمت اول روح میده. تو رو باید از صفحه های بعد درست قضاوت کرد.
    زیباکده

    خب این تناقضم خودم بهش اشاره کنم که بعدا دلیل حمله ام کشته شدن نفر مذاکره کننده ام توسط یاغی های شما اعلام شد، هم به پیشنهاد همکاریم جواب منفی دادید هم تعدادی از مذاکره کننده ها و محافظاشون کشته شدن ، شاردلم قاطی کرددیگه. چون قسمت اول فقط میخواستم بنویسم و دانش جنگی اصلا نداشتم که بعدا با مطالعه این مشکلم بهتر میشه

  • ۱۲:۵۴   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    مهرنوش : 
    در ضمن سرکار خانوم شاردل بهتره بدونید که در مسابقات المپیک تیر و کمان، سیبل ها در فاصله ی 70 متری قرار دارند حالا شما از فاصله ی 100 متری همه رو می زدید وسط سیبل یعنی خیلی از قهرمان المپیک قهرمانتر هستید
    زیباکده

    مهرنوش جون اینو سرچ کرده بودم و عمدا نوشتم صد متر که نشون بدم چقدر در رشته تیر و کمان قابل هست و اسطوره بوده. اصلا شمشیرزنیش در حد تیرکمونش نیست. هرچند شمشیرزنیش هم عااالیه.

  • ۱۲:۵۶   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 

    بهزاد یه جاهایی از همین متنت رو من با ویرگول گذاری کردم که این مشکل توی داستان همه که خوندم کم و بیش وجود داره و خوندن  متن و فهمیدن معنی رو سخت می کنه مثلا راویِ داستان، گویی خودشو... یعنی میشه جمله رو با شکلهای متفاوت خوند. پس اگه هممون ویرگول گذاری ها رو رعایت کنیم خوبه.

    در ضمن من درمورد غلط املایی و تایپی از امتیاز نثر کم نمی کنم. 

    منم با همین شیوه که تو گفتی داستانمو نوشتم. نمیدونم توی نوشته هام چقدر سوتی هست. 

    زیباکده
    زیباکده

    آره راست میگی ویرگول و اینا خیلی مهمه. منم خیلی سعی میکنم. اما دیگه بعضی موقع ها هل هلی مینویسیم از دست در میره. حالا باید به این نکته هم نگاه کنیم ببینیم جز بحث عجله در مواقعی، روندمون رو به رشد بوده تو این چیزا یا نه.

  • ۱۲:۵۸   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    بهزاد لابیکاپ آشپزی 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|26985 |15939 پست
    من سعی میکنم که آخر ساعت باز یه صفحه رو حتما امتیاز دهی کنم. کلا چند صحفه هست؟
  • ۱۳:۰۰   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    زیباکده
    فرک (Ferak) : 
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    زیباکده
    زیباکده

    مرسی مهرنوش نظراتت باحال بود. تنها نکته ای که هست من الان داستان ها رو خوندم البته مال خودم رو سرسری تر میخونم فقط در حدی که ببینم تو بحث ارتباط داستان، بقیه با من چقدر مرتبط بودن. برای همین منم همین مشکل محاوره ای و رسمی نوشتنو توی متن تو دیدم احساس کرده بودم توی متن خودم نیست اما قطعا خیلی جاها از دستم در رفته و جلوترم بریم شاید بیشتر بشه.

    فقط یه چیزی رو توضیح بدم که جدا کردن کامل لحن راوی با لحن دیالوگ ها از نکات خیلی مهم هست توی داستان نویسی که به شکلی باید رعایت بشه. یکی از روشهای خیلی پرطرفدار این جدا سازی تو همه کشورها اینه که راوی، داستان گوییِ خودشو کتابی مینویسه و دیالوگ ها رو هر کسی مثل خودش. اما نباید طوری بشه که فکر کنیم داستانو یکی از شخصیت ها داره تعریف میکنه و فرقی بین حرف زدن اون و تعریف کردن داستان نباشه(مگه اینکه راوی واقعا یکی از شخصیت ها باشه و واقعا هم در حال تعریف محاوره ای برای یکی باشه که باید توی داستان مشخص بشه).

    خلاصه روش داستان نویسی که من فعلا برای تجربه کردن انتخاب کردم همین روش پرطرفدار و البته پایه و کلاسیک هست. یعنی راوی کتابی، شخصیت ها محاوره ای. شاید همین باعث شده یه جاهایی اینا رو با هم قاطی کنم.

    زیباکده

    بهزاد یه جاهایی از همین متنت رو من با ویرگول گذاری کردم که این مشکل توی داستان همه که خوندم کم و بیش وجود داره و خوندن  متن و فهمیدن معنی رو سخت می کنه مثلا راویِ داستان، گویی خودشو... یعنی میشه جمله رو با شکلهای متفاوت خوند. پس اگه هممون ویرگول گذاری ها رو رعایت کنیم خوبه.

    در ضمن من درمورد غلط املایی و تایپی از امتیاز نثر کم نمی کنم. 

    منم با همین شیوه که تو گفتی داستانمو نوشتم. نمیدونم توی نوشته هام چقدر سوتی هست. 

    زیباکده

    خوبه ولی من برای غلط های دیکته ای و نگارشی امتیاز کم می کنم.

  • ۱۳:۰۲   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشان جون چرا نمی یاد؟ باید صبر کنیم که امتیازات صفحه ی اول کامل بشه بعد بریم صفحه دوم.
  • ۱۳:۰۳   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    مهرنوش
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|10427 |5772 پست
    نوشان نوشان کجاییییییی؟؟؟
  • ۱۳:۰۵   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    اینم از امتیازات من، امیدوارم ریاضیم خوب بوده باشه. خوب نظرات توضیحی من :

    نوشان : تخیلات خیلی خوبی کردی. نوع توصیف اقلیم و جا افتادم مردمش خیلی خوب بود. بعضی چیزا مثل تاریخ قدیم اقلیم ها هیچوقت به مسئله مهمی برای حل مسایل تبدیل نشد. تو هم مثل من با عجله مینویسی ایراداتی توی متنت دیده میشه. از حدود سنی شاه و اینکه چطور اسپارک که همسنش هست سالها قائم مقام پدر اسپروس بوده سر درنیاوردم. مسئله دریاچه ت حسابی گرفت.


    زیباکده

    پس چرا امتیاز خوبی به ایده اش ندادی؟

  • ۱۳:۰۷   ۱۳۹۶/۷/۲۴
    avatar
    فرک (Ferak)کاپ عکاس برتر 
    پنج ستاره ⋆⋆⋆⋆⋆|11222 |5529 پست
    زیباکده
    بهزاد لابی : 
    من سعی میکنم که آخر ساعت باز یه صفحه رو حتما امتیاز دهی کنم. کلا چند صحفه هست؟
    زیباکده

    7 صفحه

    فکر نکنم بتونیم از شنبه سیزن جدید رو شروع کنیم

  • برای شرکت در مباحث تبادل نظر باید ابتدا در سایت  ثبت نام  کرده، سپس نام کاربری و کلمه عبور خود را وارد نمایید؛    (Log In) کنید.
موضوع قبل
موضوع بعد
آخرین پست های این تالار
آخرین پست های این بخش
تبلیغات
 
تمامی حقوق مادی و معنوی سایت محفوظ و متعلق به سايت زیباکده بوده و استفاده از مطالب با ذکر و درج لینک منبع بلامانع است.
© Copyright 2024 - zibakade.com
طراحی و تولید : بازارسازان